دلایلی که احتمال موفقیت “معامله قرن” را کم میکند:
انعقاد قرارداد صلح نهایی میان اسرائیل و فلسطینیان، یکی از وعدههایی بود که رئیس جمهور آمریکا مکررا پس از پیروزی در انتخابات سال 2016 در این کشور با نام “معامله قرن” اعلام کرده است. برای عملی کردن این شعار، ترامپ داماد خود، جرد کوشنر را از همان ابتدا مامور به ثمر رساندن یکی از مشکلترین اهداف سیاست خارجی خود کرد، رویایی که دولتهای مختلف در آمریکا طی چند دهه گذشته بارها برای رسیدن به آن با شکست مواجه شدند. پس از مدتها رایزنی و گفتگو میان هیات نمایندگی آمریکا متشکل از کوشنر، فریدمن و گرینبلات، با نمایندگان فلسطینی و کشورهای عربی، سرانجام تاریخ 25 ژوئن 2010 برای برگزاری یک نشست با حضور طرف حسابهای مختلف در بحرین مقرر شد.
نزدیکی دیدگاهی، شخصی و مذهبی افراد شرکت کننده در هیات نمایندگی آمریکا با اسرائیلیها و تصمیمات شتابزده واشنگتن در انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم و بستن دفاتر نمایندگی الفتح در آمریکا، باعث شد که هیات نمایندگی فلسطین نشست بحرین را بایکوت کند. برخی از کشورهای عربی نیز بخاطر فشارهای داخلی خود با تردید به دعوت آمریکا پاسخ مثبت دادند و تا این لحظه، کویت هنوز تصمیم خود برای شرکت در نشست بحرین را اعلام نکرده است. اکثر کارشناسان امید زیادی به موفقیت زودرس این کنفرانس که در آن برای اولین بار نمایندگان کشور اسرائیل و کشورهای عربی در یک محل حضور مییابند، ندارند. آمریکا امید دارد که برگزاری این نشست، راهگشای گفتگو میان طرفین در دوران جدید برای حل مشکلات انباشته شده سیاسی، تاریخی باشد.
علیرغم قصد و نیت آمریکا برای آغاز گفتگو میان اعراب و اسرائیل، چند فاکتور علاوه بر موارد ذکر شده در بالا، شانس موفقیت نشست بحرین را کم میکند. اولین موضوع، عدم شفافیت کاخ سفید در طرح راه حل دو دولت در مذاکرات آتی است. جدا از فلسطینیان که طبعا در ایجاد کشوری مستقل در کنار اسرائیل ذینفغ هستند، کشورهای عربی، چین، روسیه و اتحادیه اروپا نیز قویا از راه حل دو دولت در هر راه حل نهایی برای حل اختلافات پشتیبانی میکنند.
حمایت بیش از حد رئیس جمهور آمریکا از یکی از احزاب اسرائیل و شخص نتانیاهو طی ماههای گذشته بر پیچیدگی در ترغیب طرفهای حامی فلسطینیان افزوده است. این مشکل زمانی حاد شد که نتانیاهو مجبور شد برای پیروزی در انتخابات پارلمانی این کشور و کسب پست نخست وزیری به منتها علیه راست بچرخد و با راستترین محافل نژادپرست اسرائیلی وحدت کند. عدم توانایی نتانیاهو در تشکیل دولت، و برگزاری انتخابات مجدد در ماه سپتامبر و معین نبودن سیاست دولت آینده اسرائیل در قبال طرح صلح، یکی از مواردی است که طرفین شرکت کننده در نشست بحرین را از بیان نظرات مشخص و روشن باز خواهد داشت.
عدم توانایی دولت آمریکا در ایجاد ائتلافهای بینالمللی بخاطر حساسیت بیش از حد ترامپ بر روی روابط اقتصادی با کشورهای موتلف و دوست، عاملی است که بسیاری از کشورها به اقدامات کاخ سفید روی خوش نشان ندهند.
نبودن وزارت خارجه آمریکا در راس هیات نمایندگی آمریکا و پیشبرد امور مذاکرات در روند “معامله قرن،” توسط کاخ سفید و بخصوص بی تجربگی کوشنر یکی دیگر از عوامل پایین آمدن شانس موفقیت مذاکرات صلح میان اسرائیل و فلسطینیان خواهد بود.
تنها نقطه مثبتی که میتوانست کشورهای منطقه را در کنار یکدیگر قرار دهد، خطرات و ماجراجوییهای جمهوری اسلامی بود که با عقب نشینی کاخ سفید و زیر پا گذاشتن پیششرطهای خود در مذاکره و معامله با رژیم ایران، از ضرب آن کاسته شده است. بیهوده نبود که رژیم جمهوری اسلامی شعار اصلی خود در روز قدس را بر روی شکست معامله قرن متمرکز کرد.