سخن سیاسی روز
اخیرا آقا ی امید نوری پور، سخنگوی سیاست خارجی حزب سبزهای آلمان، مصاحبه ای با خانم نازنین بینادی، هنرپیشه خوب سینمای هالیوود انجام داد که ذکر چند نکته ضروری است.
آقای نوری پور زمانی برای اولین بار و آنهم سراسیمه با چشمانی اشکبار (اشک تمساح) در یک ویدئو برای نقض حقوق بشر در ایران به صحنه دوید که آقای Petr Bystron نماینده مجلس فدرال آلمان از حزب دست راستی آ اف د پس از کشتار بیش از 1500 تن از جوانان ایرانی در شهرهای مختلف کشور در طی دو روز، جمهوری اسلامی را محکوم کرد و قویا از مبارزات مردم ایران حمایت کرد.
امید نوری پور در دو دهه گذشته نه تنها یکی از مشوقان و حامیان سیاست مماشات با رژیم جمهوری اسلامی در آلمان بوده بلکه با تاثیر گذاری بر سیاستهای حزب متبوعش، در انحراف اذهان عمومی سیاستمداران و مردم آلمان نسبت به رفرم پذیری حکومت ایران نقش بسزایی ایفا کرده است.
هنگامیکه جوانان ایرانی در دی 96 در خیابانهای شهرهای مختلف ایران با نیروهای سرکوبگر رژیم درگیر بودند، آقای نوری پور در مصاحبه با مطبوعات آلمان تاکید میکرد که اگر رژیم تغییر کند، وضعیت سوریه در ایران تکرار میشود.
اکثر ایرانیان آزادیخواه بخوبی از مواضع و سوابق امید نوریپور، چه در پارلمان آلمان و چه در مطبوعات و افکار عمومی این کشور اطلاع داشته و از تلاشهای او در یاری رسانی به جمهوری اسلامی منزجرند. چندی پیش آقای نوری پور که بخوبی از احساسات هموطنان نسبت به خود اطلاع دارد، برای ترمیم چهره به شدت مورد انتقادش از سوی ایرانیان مقیم آلمان با پیشنهاد آقای مهران براتی، پدرِ همسرِ یوشکا فیشر، وزیر خارجه سابق آلمان و حامی سرسخت دیالوگ انتقادی با رژیم (پدر خوانده سیاست مماشات در آلمان،) تعدادی از اعضای شورای تازه تاسیس گذار را برای گشت و گذار و گرفتن عکس به پارلمان آلمان دعوت کرد. با این عمل نوری پور میخواست نشان دهد که گویا به یک نیروی باصطلاح اپوزسیون جمهوری اسلامی یاری رسانده است.
آقای نوری پور طی فعالیتهای سالیان گذشته در پارلمان آلمان، هیچ فرصتی را برای ضربه زدن به مخالفان واقعی رژیم از جمله حزب سبزهای ایران و سخنگوی حزب در آلمان، دکتر کاظم موسوی، از دست نداده است. طبق اخبار موثق بدست آمده، هنگامیکه کمیسیون حقوق بشر آلمان در حال بحث و گفتگو و بررسی شکایت لابی حکومت ایران از دکتر موسوی بود، وی سریعا با ارسال نامهای به اعضای کمیسیون حقوق بشر آلمان تاکید کرد که کمسیون در مورد موضوع شکایت دخالت نکند و با چسباندن اتهامات موهوم به نماینده حزب سبزهای ایران از افراد کمسیون میخواهد که اجازه دهند دادگاه به کار خود ادامه داده و مسیر قانونی را طی کند.
آقای نوری پور بخاطر ملاحظات شغلی و سیاسی حتی حاضر نشد از مشکلاتی که سال گذشته در جریان سفری که به تهران داشته و ظاهرا دستگیر و مورد آزار و اذیت قرار گرفت، سخنی بگوید. آقای نوری پور، لطفا در مورد جزییات دستگیری موقتتان که خوشبختانه با میانجیگیری سفیر آلمان در ایران فیصله یافت و ایشان نگذاشت که شما به سرنوشت سیامک نمازی و فریبا عادلخواه دچار شوید اطلاع رسانی کنید.
اکنون امید نوری پور پس از تلاشهای سالهای دور و دراز برای خنثی کردن فعالیتهای ایرانیان مخالف رژیم در تبعید به سراغ یک هنرمند ایرانی شناخته شده که همواره از هنرش در افشای نقض حقوق بشر در ایران یاری گرفته است، می رود و با یادآوری این جمله خانم بنیادی در فیلم Homeland دوباره اشک تمساح می ریزد: “اگر آن اتفاقات در ایران نمی افتاد، احتمالا ما الان اینجا نبودیم.”
معلوم نیست که آیا اشک دوباره آقای نوری پور از ترس از دست دادن موقعیت کنونیاش بواسطه وضعیت آچمز جمهوری اسلامی است؟ براستی اگر دلالی برای مماشاتگران با جمهوری اسلامی نبود، امید نوری پور هم مجبور میشد مانند دیگر ایرانیان در تبعید، شعل شریفی را پیشه کند که البته مستلزم کار و تلاش بسیار میبود.
آقای نوری پور، خانم بنیادی بدرستی از تحریمهای بین المللی بر علیه جمهوری اسلامی دفاع می کند و آنرا همانند شیمی درمانی ارزیابی می کند که علیرغم آسیب رساندن به قسمتهای دیگر بدن یا جامعه، برای ریشه کردن غده سرطانی ولایت فقیه لازم است. اگر اشکهایتان بخاطر مردم است، آیا شما نیز از تحریمها بر علیه حکومت ایران حمایت می کنید؟ آیا حاضرید از درخواست و پتیشن حامد اسماعیلیون برای تحریم هوایی رژیم ایران توسط اتحادیه اروپا حمایت کنید؟