برخورد جمهوری اسلامی با مدیریت حفاظت از زیر بنای زندگی، آب و محیط زیست همانند موضوع حقوق بشر مردم ایران است و هر گونه اعتراضی در این دو مقوله را با سرکوب پاسخ می دهد. درطی سالهای گذشته بموازات تشدید نقض حقوق بشر همزمان منابع آبهای زیر زمینی و رودخانه ها و دریاچه و تالابهای های کشور، آلوده، خشکانده و در معرض نابودی قرار گرفته اند.
خشک شدن تدریجی دریاچه نمک ارومیه به مثابه قلب تپنده محیط زیست آذربایجان یکی از نمونهای سوء مدیریت زیست محیطی است. کارشناسان دلسوز کشور از دو دهه پیش به مقامات باصطلاح مسئول در درباره جلوگیری از تغییرات بستر آبهای سطحی و سد سازیها ی متعدد بر روی رودخانه ها ی منتهی به دریاچه توسط شرکتهای بسیج و سپاه پاسداران و احداث پروژه های صنعتی بدون رعایت ملاحظات و الزامات فنی و زیست محیطی- اکولوژیکی اخطار داده بودند. آنها همچنین برنامههای به غایت نادرست کشاورزی در منطقه و نیز عدم سرمایه گذاری و بودجه در اجرای فوری طرحهای انتقال آب به دریاچه ارومیه هشدار داده اند. اما همانگونه که ما بارها گفته بودیم، طرحهای پیشنهادی دولتی برای احیای دریاچه ارومیه تنها و تنها جنبه تبلیغاتی داشت.
مشکل دیگر در سالهای گذشته در این زمینه، احداث پروژه های سد سازی کشور همسایه ترکیه بر روی آبریزها و رودخانههای مجاور آذربایجان غربی است که به دلایل سیاسی و امنیتی با سکوت جمهوری اسلامی بخصوص برای دور زدن تحریمها توسط کشور ترکیه همراه بوده است.
مضاف بر همه این سیاستهای مخرب، امکانات و کمکهای مالی صندوق بین الملل و پروژه های سازمانهای محیط زیستی کشورهای غربی و سازمان ملل برای نجات دریاچه توسط مقامات و دست اندر کاران جمهوری اسلامی به یغما رفته و وضعیت دریاچه ارومیه همانگونه که امروز شاهد آن هستیم کاملا در معرض نابودی قرار گرفته است.
دریاچه ارومیه سابق دارای 8 متر عمق و 30 تا 40 میلیارد مترمکعب آب بود. اما بنابر اعتراف مدیرکل مدیریت بحران آذربایجان غربی، امیرعباس جعفری، “طی بیش از ۲ دهه گذشته، هرسال به طور متوسط ۴۰ سانتیمتر از ارتفاع دریاچه ارومیه کاسته شده و اکنون ۹۵ درصد این دریاچه خشک شده است.” این کارشناس رژیم چندی قبل در نشست شورای هماهنگی مدیریت بحران و پدافند غیرعامل مدیران صنعت آب و برق استانهای شمال غرب کشور که در سد ساروق تکاب برگزار شد، با فرافکنی دلایل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه را نه تنها تقصیرات دولتی بلکه “خشکسالی، تبخیر آب، توسعه کشاورزی و استفاده نادرست” توسط کشاورزان و روستاییان در منطقه عنوان کرد.
بدون شک ادامه روند خشکاندن دریاچه ارومیه تاثیرات مهلک و جبران ناپذیری را بلحاظ بهداشتی، زیست محیطی ( اقلیمی- دمایی)، اجتماعی، کشاورزی و اقتصادی در حوزه آذربایجان و کل کشور به همراه خواهد داشت. بطور مثال غبار حاوی نمک که از رسوبات کف خشک شده دریاچه بر میآید و حاوی سموم کشاورزی مصرفی و تخلیه انواع فاضلابها در چند دهه گذشته است. در چند دهه گذشته است در اراضی و شهرها ی آذربایجان و استانهای دیگر پخش خواهد شد و مردم این استان شاهد گسترش انواع مختلف بیماریهای گوناگون خواهند بود. علاوه بر موارد فوق الذکر، در صورت عدم معکوس شدن روند خشک شدن دریاچه، این منطقه قابل سکونت نخواهد بود و ساکنان آن چارهای جز مهاجرت به شهرها و مناطق دیگر نخواهند داشت.
در چند سال گذشته بسیاری از فعالان محیط زیست و معترضان به خشک شدن دریاچه ارومیه با تهدیدات امنیتی و دستگیری و زندانهای درازمدت مواجه شدهاند. با این وجود در روزهای اخیر دوباره فعالان و تشکلات محیط زیستی و مدنی به بی عملی دولت ابراهیم رییسی برای جلوگیری از مرگ دریاچه ارومیه در شبکه های اجتماعی اعتراض کرده و برای تظاهرات در میادین اصلی شهرهای ارومیه، تبریز، اردبیل، زنجان و دیگر فراخوان دادند. بنا بر گزارشها، فضای عمومی در این شهرها بشدت امنیتی است و نیروهای سرکوبگر و پاسداران شماری از معترضان به خشکاندن دریاچه ارومیه را بازداشت کردهاند.
ما هواداران حزب سبزهای ایران در آذربایجان قبل از هر چیز، احیای دریاچه ارومیه و جلوگیری از نابودی منابع زیست محیطی و اکولوزیکی ایران را در گرو تغییر رژیم جمهوری اسلامی میدانیم و از همه دوستداران محیط زیست و هواداران حزب در سراسر کشور دعوت میکنیم که به عنوان یک امر ضروری برای آزادی و حقوق بشر هموطنان معترض به خشک شدن دریاچه ارومیه در شهرهای آذربایجان یاری رسانند.