اهمیت اقدام اروپا و آمریکا بر علیه رژیم قذافی در تحولات خاور میانه و ایران

3/1/2011

کنفرانس سران اروپا در بروکسل در روز جمعه 11مارس 2011بدون هیچ توافقی در مورد اقدام عملی بر علیه معمر قذافی، دیکتاتور لیبی به پایان رسید.در این نشست دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا و نیکلاس سرکوزی رئیس جمهور فرانسه از پشتیبانان برقراری منطقه پرواز ممنوع بودند و خانم مرکل صدراعظم آلمان و کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا با مخالفت سرسختانه خود، کنفرانس را بدون نتیجه به پایان رساندند.

در آنسوی آتلانتیک، خانم کلینتون وزیر خارجه آمریکا و باراک اوباما رئیس جمهور این کشور نیز مخالفت خود را با اقدام عملی در جهت منطقه پرواز ممنوع بر فراز خاک لیبی در زمان کنونی ابراز کردند و این امر را به یک توافق بین المللی و همه جانبه از سوی کشورهای مختلف موکول نمودند.

دلیل خانم مرکل برای عدم مداخله، نبود بهانه نقض قانون بین المللی است و خانم کلینتون برای عدم رساندن اسلحه و مهمات به مخالفان رژیم قذافی، وجود تحریم تسلیحاتی لیبی است که توسط شورای امنیت در گذشته به تصویب رسیده است.لازم به یاددآوری است که محمود احمدی نژاد نیز در قبال خبر اعمال منطقه پرواز ممنوع و یک اقدام عملی بر علیه دیکتاتور لیبی به شدت واکنش نشان داده و این کار را محکوم کرده است.

قیام مردم لیبی و درگیریهای نظامی جدی میان نیروهای مخالف و نیروی نظامی وفادار به قذافی به هفته چهارم وارد می شود.در این میان رفم کشته شدگان درگیریها که عمدتا در میان مخالفان رژیم لیبی است، به بیش از ده هزار نفر رسیده است.گزارشها حاکی از تحلیل رفتن و شکست نیروهای مخالف در برخی از نقاط بوده است.در این میان تردید یک اقدام عملی توسط ناتو وغرب در حمایت جدی از مخالفان به یک عامل مهم و تعیین کننده در وقایع آتی لیبی تبدیل می شود.بحث تنها روبنای مداخله نظامی خارجی نیست.موضعگیری آمریکا و ا وباما در سال گذشته هنگامیکه مردم ایران در مقیاس میلیونی و چند صد هزار نفری در خیابان شعار مرگ بر دیکتاتور می دادند و در عوض هیات نمایندگی اروپا و آمریکا در ژنو توسط سعید جلیلی مورد تمسخر قرار می گرفتند و در خیال خود رویای گره گشایی از معضل اتمی رژیم ایران را می پروراندند نیز از همین نمونه است.موضع آمریکا و اوباما و وزارت خارجه اش آنچنان اشتباه و خجالت آور بود که مردم پایتخت و سایر شهرها در خیابانها شعار “اوباما یا با اونا یا با ما”را سر می دادند.

پس از تونس و مصر، لیبی به عنوان سومین کشور در روند تحول خاورمیانه و شمال آفریقا به سرفصل بسیار جدی و مهمی در آینده اعتراضات منطقه مبدل شده است.دولت اوباما که در جریان تحول سیاسی در مصر تقریبا با سرعت بیش از حد خود از حوادث پیشی می گرفت، اکنون در مورد لیبی تنها به یک ناظر در مباحث کشورهای اروپایی مبدل شده است.اینکه آیا در حال حاضر دغدغه اروپا و آمریکا قیمت نفت و یا سرایت این انقلابها به کشورهای همپیمان در منطقه است و یا موضوع دیگری عامل عدم تحرک کشورهای غربی در ایجاد هرگونه ابتکار عملی برای برهم زدن تعادل نامساوی قوا بر علیه دیکتاتور می باشد، معلوم نیست.آنچه که معلوم است رژیمهایی چون جمهوری اسلامی به دقت نظاره گر سرنوشت معمر قذافی برای برداشتن قدمهای بعدی خود برای سرکوب مبارزات مردم کشورشان برای تغییر هستند.