اوجگیری و ادامه تنشها در اسرائیل و غزه تنها بسود جمهوری اسلامی است.
رژیم علاوه بر قدرتمایی بر علیه اسرائیل، ریختن اشک تمساح برای فلسطینیان و تحریک برای خونریزی بیشتر، از این موضوع برای فشار به دولت آمریکا برای باجگیری بیشتر سود می برد.
وضعیت آچمز سیاسی در اسرائیل نیز کمکی به حل این بحران که باید بسرعت تخفیف یابد، نمیکند. حکم دادگاه عالی اسرائیل برای تصرف چند منزل متعلق به فلسطینیها و واگذاری آنها به اسرائیلیهای تازه وارد در اورشلیم شرقی این بهانه را به عوامل حکومت ایران در غزه داد تا تنشها را به نقطه بحرانی کنونی سوق دهند.
درگیری میان افراط گرایان مسلمان و یهودی در اورشلیم در شکل حمله به گروه مقابل بر وخامت اوضاع میافزاید و جو پلاریزه سیاسی در جریان انتخابات و آچمز در تشکیل دولت جدید اسرائیل، عزم کافی برای جلوگیری از درگیریها در اورشلیم را خنثی میکند.
این وقایع همچنین ناتوانی محمود عباس، در مقابله با فساد در دولت و رهبری قانونی فلسطین را بوضوح عیان می کند، امری که به در دست گرفتن اوضاع توسط عوامل رژیم ایران کمک میکند.
ثمره تضعیف دولت محمود عباس توسط ترامپ اکنون خود را در شکل خلاء وجود یک طرف حساب با نفوذ در سوی فلسطینی ها برای مذاکره در جهت کاهش تنشها و خنثی کردن اقدامات حماس و حکومت ایران نشان می دهد. علیرغم مثبت بودن نزدیکی کشورهای عربی با اسرائیل در سال گذشته، بحران کنونی یکبار دیگر نشان می دهد که راه حل تشکیل دو دولت و همزیستی مسالمت آمیز میان فلسطینیان و اسرائیل کلید برون رفت استراتژیک این اختلاف تاریخی است.