بررسی وقایع مهم 2012 و چشم انداز 2013

1/1/2013

بررسی و تحلیل رویداداهای مرتبط به ایران در سال 2012 راهنمایی است برای تشخیص چشم انداز و روند رویدادهای سیاسی و اجتماعی در سال پیش رو. به همین منطور، به مرور مهمترین وقایع سال گذشته میلادی که به نوعی بیشترین تاثیر گذاری در روند سیاسی جاری در کشورمان را داشته است، می پردازیم.politicalAnalysis

محیط زیست

در سال گذشته تخریب محیط زیست در ایران همچنان مانند سالهای گذشته روند صعودی داشته است. آلودگی هوای تهران و شهرهای بزرگ دیگر کشورمان در چند نوبت به مرحله بسیار خطرناک رسید، به حدی که مردم این مناطق یا مجبور به ترک موقتی شهر شدند و یا خانه نشینی را برگزیدند. یکی از جدیدترین پدیده های خطرناک زیست محیطی  برخاستن ریزگردها در فضای کلان شهرهای کشور است که عمدتا به خاطر فرسایش خاکهای زراعی، بیابان زایی، سیل و تخریب جنگلها صورت می پذیرد. با توجه به عدم وجود یک نهاد و یا وزاتخانه کارا در رابطه با امور زیست محیطی، آمار مختلفی در مورد مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا از جمله ریزگردها  ارائه می شود. خبرگزاری دولتی ایسنا این فاجعه را اینگونه بیان کرده است،”وقتی شاخص استاندارد آلاینده هوای تنفسی شهرها از مرز ۲۰۰ رد می شود و وضعیت هوا در شرایط اضطرار قرار می گیرد، پدیده ای مرگ آور شکل می گیرد.”

با آنکه اعلام چینین آماری از سوی نشریات و رسانه های داخلی اکیدا توسط رژیم ممنوع اعلام شده، اما فاجعه آنچنان عظیم است، که سایتهای داخلی گاها گوشه ای از آن را برملا می کنند. به عنوان نمونه سایت آفتاب از مرگ و میر روزانه 310 تهرانی بر اثر آلودگی هوا خبر می دهد.

خطرات ناشی از ماجراجویی های هسته ای رژیم یکی دیگر از تهدیدهای جدی زیست محیطی برای مردم ایران  بوده است که جمهوری اسلامی همچنان بر ادامه آن اصرار می ورزد. مخفی بودن این پروژه و تبعات پیرامون آن طی بیش از یک دهه گذشته سلامت شهروندان ایران را به مخاطره انداخته و آنان در آستانه یک یک فاجعه زیست محیطی قرار داده است.

چشم انداز: بدون شک رژیم جمهوری اسلامی در سال پیش رو فعالیتهای هسته ای را دنبال خواهد کرد و این خطر زیست محیطی یکی از جدی ترین مواردی خواهد بود که مردم ایران تحت دیکتاتوری مذهبی حاکم با آن مواجه خواهند بود. علاوه بر این، در عدم وجود هیچ راهکار و برنامه زیست محیطی تحت حاکمیت جمهوری اسلامی برای جلوگیری از تخریب محیط زیست، در سال آینده نیز کلیه مخاطرات زیست محیطی اعم از آلودگی هوا، فرسایش خاک، کوچک شدن جنگلها، خشکیدن تالابها و دریاچه ها، عدم رعایت دفع مواد زائد شهری، صنتعی و بیمارستانی و غیره هر چه بیشتر در چشم انداز خواهد بود.

تحریمهای اقتصادی

با آنکه جدی ترین تحریمهای اقتصادی توسط آمریکا در اواخر سال 2011 تصویب شد، اما در سال 2012 روند تحریمهای همه جانبه تعمیق گشت. در سال گذشته آمریکا و اتحادیه اروپا با گسترش تحریمها به حوزه های نفتی و تبادلات بانکی، عملا نشان دادند که دیگر این کشورها قادر نیستند با وقت کشی رژیم از طریق مذاکرات بی حاصل تنها برای مذاکره همراهی کنند. فشار افکار عمومی در آمریکا و اروپا از طریق مجلس نمایندگان و پارلمانها، دولتهای غربی را مجبور به اتخاذ سیاستی جدی تر در برابر رژیم کرد. غرب اکنون از جمهوری اسلامی انتظار یک عقب نشینی  جدی از ماجراجویی های هسته ای اش را دارد. این تحریمها که بصورت مداوم در حال افزایش است، تاثیرات جدی بر اقتصاد بیمار و ورشکسته رژیم گذاشته است. سقوط ارزش ریال و سیر صعودی افزایش ارزهای خارجی و طلا در سال 2012، دستگاه حاکمه ایران را با بحران اقتصادی بیسابقه ای روبرو کرده است. درآمدهای نفتی رژیم تا همینجا نصف شده و روند آن هر چه بیشتر رو به افول است.

چشم انداز: اگر چه تحریمهای اقتصادی گسترده کشورهای غربی فشار بر روی مردم را افزایش داده، اما به میزان بیشتری رژیم را در تنگناهای مهیب قرار داده است. دست بستگی رژیم برای بذل و بخشش مالی و لجستیگی به مزدوران خود در فلسطین و لبنان و حتی گاها حقوق معوقه نیروهای سرکوبگر داخلی، از تبعات این تحریمهاست. از افزایش جدال و درگیری در بالاترین سطوح سیاسی نظام می توان به عنوان یکی دیگر از نتایج تحریمها نام برد. چشم انداز این تحریمها علیرغم تلاشهای گسترده سیاست و لابی مماشات در غرب، در سال 2013 سیر صعودی خواهد داشت.

سوریه

بحران در سوریه در سال 2012 با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد. رژیم اسد نه تنها نتوانست جنبش اعتراضی مردم را سرکوب کند، بلکه این جنبش به قیام مسلحانه گسترده ای در سراسر سوریه تبدیل شد. حمایت همه جانبه ولی فقیه و سپاه پاسداران و نیروی قدس قادر نشد که به اسد امید نیم بند تثبیت اوضاع را بدهد. سوریه در مرکز جغرافیایی آنچه که جمهوری اسلامی آنرا محور مقاومت می خواند، در سال 2012 به فروپاشی نزدیگتر شد و سرمایه گذاری  30 ساله آخوندی در منطقه را با خطر تلاشی کامل روبرو کرد. واکنشهای حزب الله لبنان در سال گذشته به خوبی نشاندهنده وحشت این گروه  برای فرو ریختن خاکریز بعدی بعد از سوریه در محور مقاومت آخوند ساخته بود.

چشم انداز: ناامیدی روسیه به ماندگاری اسد، شکست آخرین تلاشهای دیپلماتیک سازمان ملل، و پیشروی نیروهای ارتش آزاد سوریه در جبهه های مختلف درگیری نشانگر روند کامل سرنگونی رژیم حاکم بر سوریه در سال پیش روست. شدت درگیری ها و کشتار مردم توسط جت های جنگی رژیم و موشکهای ساخت جمهوری اسلامی نشان می دهد که ادامه بحران سوریه به شکل کنونی امکان پذیر نیست. در این میان شانس رژیم اسد برای فروکش کردن کابوس سرنگونی تقریبا نزدیک به صفر است. در این میان علاوه بر اسد، جمهوری اسلامی بازنده اصلی سقوط رژیم حاکم در سوریه خواهد بود و ابزار صدور تروریسم در منطقه که یکی از پایه های اصلی حکومت ملایان از ابتدای حکومت بوده ضربه اساسی دریافت خواهد کرد. پیامد این موضوع شکافهای بیشتر در دستگاه سیاسی جمهوری اسلامی خواهد بود.

اختلافات داخلی رژیم

جنگ و جدالهای جناحهای مختلف در درون رهبری سیاسی جمهوری اسلامی در سال 2012 ابعاد جدید و گسترده تری نسبت به سالهای گذشته یافت. این جدالها را باید با توجه به حذف کامل جناح به اصطلاح اصلاح طلب رژیم از صحنه ارزیابی کرد. جنگ مافیاهای مالی و سیاسی در سال 2012 عمدتا میان جناحهای اصولگرا جریان یافت و از دعوای اصلاح طلب و اصولگرا در سالهای گذشته به لگد پرانی های احمدی نژاد به سوی خامنه ای تغییر شکل یافت. دعوا بر سر کنترل دولت در چهار سال آینده است که از این طریق جناح پیروز می تواند دست بالایی در کنترل سرمایه های کشور داشته باشد. این در حالی است که کهولت سن خامنه ای و امکان مرگ وی، برنده نمایش انتخاباتی پیش روی رژیم را مبدل به قدرت اصلی در صحنه سیاسی می کند. در این میان مافیای سپاه پاسداران یا بهتر است گفته شود جندین مافیا در درون سپاه نیز به نتیجه این جدالها چشم دوخته است. در سال 2012 گرد و خاک های احمدی نژاد به میزان بسیار زیادی از اعتبار و قدرت ولی فقیه کاست. هیچ رئیس جمهوری در طول عمر این حکومت نتوانست مانند احمدی نژاد به ولی فقیه به این اندازه دهن کجی کرده و قدر قدرتی نهادی که به عمود خیمه نظام تشبیه شده است را به چالش بکشد. خامنه ای و جناح وی به امید پایان یافتن دوره احمدی نژاد همچنان دندان روی جگر گذاشته وسعی می کنند که وضع را از این که هست وخیم تر نکنند.

چشم انداز: ورشکستگی اقتصادی، تحریمهای اقتصادی گسترده، بحران در سوره وپتانسیل قیام در درون، بادهایی است که به آتش این جدالها می دمد و آنرا هر چه بیشتر شعله ور میکند. برخلاف امیدهای واهی جناح قافیه باخته و از دور خارج شده اصلاح طلب که در اندیشه آن است که توسط ولی فقیه به منظور خلاصی از بحرانهای درگیر به بازی گرفته شود، چشم انداز رژیم در سال پیش رو به سوی انقباض هر چه بیشتر خواهد بود. ولی فقیه، اگر همچنان بتواند کنترل افسار رژیم را تا دولت بعدی در اختیار داشته باشد، از طریق ابزار قابل دسترس، دولتی کاملا منطبق با خود و جناحش بر سر کار خواهد آورد. جناح اصلاح طلب با وجود در دست داشتن بلندگو و تریبون بی بی سی و صدای آمریکا و خیالپردازی های سیاست مماشات در خارج از کشور، فاتحه اش دیری است که در درون نظام خوانده شده است و حلوایشان را جناحهای دیگر تناول کرده اند.

خارج شدن مجاهدین از لیست – ضربه بر سیاست مماشات

در سال 2012 پس از یک جدال فرسایشی حقوقی، سرانجام وزارت خارجه آمریکا مجبور شد علیرغم میل خود نام سازمان مجاهدین خلق را از لیست تروریستی این کشور خارج کند. وزارت خارجه آمریکا تا آخرین مهلت دادگاه فدرال برای ارائه اسناد معتبری که به ادعای خانم کلینتون به خاطر محرمانه بودن آن در چند سال گذشته در دادگاه عرضه نشده بود، وقت کشی کرد. اما در نهایت برای جلوگیری از آبروریزی تن دادن به حکم دادگاه، تصمیم عقب نشینی وزارت خارجه اعلام شد. این واقعه ضربه ای بزرگ بر پیکر سیاست مماشات در ایالت متحده محسوب می شود که توانسته بود بیش از یک دهه برای خشنود سازی جمهوری اسلامی و به امید واهی رسیدن به توافق با یکی از جناحهای رژیم، دست بزرگترین و سازمان یافته ترین نیروی اپوزسیون ایران را ببندد. بسیاری در میان روشنفکران و اپوزسیون واقعی رژیم، هنوز بر اهمیت و توان و نقش سیاست مماشات در ادامه حیات جمهوری اسلامی طی سه دهه گذشته واقف نیستند. این محافل مماشات گر که برای منافع کلان اقتصادی در آمریکا و اروپا طی سالهای گذشته هر آنچه در توان داشتند برای حفظ نظام کوشیدند و جمهوری اسلامی نیز با مانورهای خود به بهترین وجه از این فرصتها استفاده کرد.

چشم انداز: افزایش تحریمهای گسترده از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا و خروج مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا و کانادا نشانگر وارد شدن ضربه بر سیاست مماشات در کشورهای غربی است اما این به معنی نابودی این سیاست و مایوس شدن محافل حامی آن نیست. مماشاتگران در نهادهای تولید فکر، دولتها و پارلمانهای گوناگون همچنان مشغول باز کردن راه برای سیاستهای خود هستند. اما آنچه که این محافل را دچار مشکلات بیشتر خواهد کرد، عدم ظرفیت جمهوری اسلامی برای استفاده از کادوهای تشویقی مانند گذشته است. بی ارزشی سیاسی کامل اصلاح طلبان در تحولات جاری و آینده ایران، علیرغم خواست سیاست مماشات برای معرفی این افراد و جریانات به عنوان اپوزسیون که هر چه بیشتر متناقض و متلاشی می شوند، دست محافل مماشاتگر را هر چه بیشتر در کشورهای غربی می بندد. عدم توانایی رژیم در عقب نشینی از ماجراجویی های هسته ای و تروریستی اش، راه حل تغییر رژیم را هر چه بیشتر به جامعه جهانی تحمیل می کند. پتانسیل آزاد شده مجاهدین خلق که تاکنون درگیر بیرون آمدن از لیستهای مختلف بود، اکنون با توجه به شرایط جدید، صرف شناسایی آلترناتیو تغییر رژیم توسط کشورهای مختلف خواهد شد.

 شکست لابی مماشات در آمریکا

یکی از وقایع مهم و قابل ذکر در سال 2012 شکست بزرگ لابی مشترک رژیم و محافل مماشات در آمریکا، یعنی سازمان نایاک و تریتا پارسی بود. دادگاه فدرال واشنگتن پس از چهار سال و نیم جدال حقوقی که در نوع خود بی سابقه است، شکایت نایاک و تریتا پارسی بر علیه حسن داعی را مردود شمرده و شاکیان را برای تخلفات متعدد مجرم شناخت. کمپانی های نفتی و شرکتهای بزرگ تجاری که برای پیشبرد سیاست مماشات به مدت بیش از یک دهه بر روی سازمان نایاک و تریتا پارسی سرمایه گذاری کرده بودند، متحمل شکست سختی شدند. تریتا پارسی و نایاک در میان جامعه ایرانی مقیم ایالات متحده به برگ سوخته تبدیل شدند اما همچنان از طریق حمایت محافل قدرتمند مالی و سیاسی، سعی در نگاه داشتن خود در سطح به عنوان ابزار مفید سیاست مماشات دارند. بذل و بخشش مالی شرکتهای نفتی و بنیادهای وابسته به آنان از یکسو و کمک رسانی جریان ایران گیت در وزارت خارجه آمریکا از سوی دیگر توانسته است تریتا پارسی را همچنان در رسانه های معتبر آمریکایی و محافل آکادمیک به عنوان نماینده ایرانیان در آمریکا معرفی کرده و بر علیه تحریمها و برای جا انداختن ایده یک جمهوری اسلامی اتمی بکار گیرد.

چشم انداز: نایاک و تریتا پارسی به یمن تلاشهای بی وقفه حسن داعی و رای دادگاه فدرال ضربات بزرگ و اساسی متحمل شده است. اما این به معنی خارج شدن کامل آنان از صحنه نیست. اگر لابی مماشات و محافل نفتی-تجاری چهره و یا گروه متشکل ایرانی دیگری برای انجام مقاصد خود می یافتند، قطعا از پارسی و نایاک دست می شستند. به همین خاطر در واشنگتن تلاشهایی برای جایگزین شدن نایاک و پارسی در میان رقبای این گروه در جریان است. اما مهمترین نکته ای که روند کار این افراد و جریانات را مانند محافل مماشاتگر دچار اشکالات اساسی می کند، وضعیت آچمز رژیم در چمبره بحرانهای داخلی، اقتصادی و منطقه ای است. به میزانی که قدرت مانور رژیم در خاور میانه و فضای بین المللی کمتر می شود، فضا برای فعالیت لابی مماشات تنگترخواهد شد. سوختن کارت سبز اصلاح طلبی در صحنه سیاسی ایران که نایاک و تریتا پارسی خود را بدان وصل کرده بودند، عامل دیگری برای کاهش مانور و فعالیت موثر در گنگره آمریکا در سال جدید خواهد بود.

کیوان کابلی