وضعیت بحرانی جمهوری اسلامی که قرار بود پس از انتخابات ریاست جمهوری و روی کار آمدن حسن روحانی کمی تخفیف یابد، به وضعیتی رسیده است که مقامات رژیم موضعگیریهای خود در مورد مسائل سیاسی، بخصوص در مورد رابطه با آمریکا و مذاکرات هسته ای را همزمان با تکذیب آن منتشر می کنند و باندهای مختلف د رکارزار خنثی کردن یکدیگر، علنا به روی حریف تیغ می کشند.
هنوز زمانی از اجرای دیپلماسی لبخند در نیویورک نگذشته است، که باندها و دستجات مخالف روحانی- ظریف که توانستند از آقا برگ برنده ای در مورد بجا نبودن برخی از اقدامات نیویورکی بگیرند، حملات خود را آغاز کرده اند.
وزیر خارجه رژیم نیز پس از بازگشت از نیویورک و در چنین فضایی مداوما مجبور به موضعگیری های ضد و نقیض شده است و به همین خاطر کارش به بیمارستان کشیده شد.
علی لاریجانی، رئیس مجلس رژیم که از یکطرف به ظریف و روحانی برای زیاده روی در نیویورک هشدار داده بود، خود در مصاحبه باخبرگزاری آسوشیتدپرس ادعا کرد که رژیم مازاد اورانیوم غنی شده 20 درصدی که مورد احتیاج نیست را می تواند در مذاکرات آتی در قبال امتیازاتی مورد چانه زنی قرار دهد. از انتشار این مصاحبه زمانی نگذشته بود که تکذیبیه موضعگیری لاریجانی توسط روابط عمومی مجلس مبنی بر عدم وجود اورانیوم غنی شده بیش از نیاز رژیم منتشر شد.
حسن روحانی که در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل خود از چند صدا بودن سیاست در واشنگتن گله کرده بود، برای آنکه حملات افراد باندهای مخالف خود را خنثی کند، نظر سنجی از مردم در باره رابطه با آمریکا را مطرح کرد. طرح نظر سنجی هنوز از کانالهای دولتی خارج نشده، مخالفان دولت را به موضعگیری کشاند. عماد افروغ که از او به عنوان تحلیلگر مسائل سیاسی نام برده می شود و بیشتر نظرات سپاه و خامنه ای را فرموله می کند، طرح نظر سنجی را مشکوک خواند و آنرا نوعی دهن کجی به خمینی تلقی کرده و خواستار یک نظرسنجی برای براه انداختن نظر سنجی دولت شد.
باندهای مربوط به جناح حاکم برای مقابله با آنچه که از نظر آنان دراز شدن بیش از حد پای روحانی از گلیم ومحدوده مجاز رابطه با آمریکا یعنی صحبت تلفنی با اوباما بوده است، از شعار مرگ بر آمریکا به عنوان یکی از ابزار اصلی کارزار خنثی کردن سیاست روحانی-ظریف استفاده می کنند. با نزدیک شدن 13 آبان، سالروز تسخیر سفارت آمریکا در سال 58 که تمامی جناحهای رژیم در آن به رهبری خود خمینی نقش داشتند، باندها و محافل وابسته به سپاه و خامنه ای بسیار فعال شده و برای خنثی کردن سیاستهای دولت برنامه ریزی می کنند.
احمد خاتمی نیز در نماز جمعه 9 مهر اعلام کرد که شعار مرگ بر آمریکا از دهان مردم نخواهد افتاد. وی گفت، ” آمریکاییها و آنها که آرزوی رخت بر بستن شعار “مرگ بر آمریکا” از بین مردم را دارند، بدانند که این شعار نماد مقاومت ملت ایران است و تا زمانی که شیطنتهای آمریکا هست، این شعار باشکوه در بین مردم خواهد ماند و این یک واقعیت بدون تردید است.”
جواد ظریف نیز که خود را برای مذاکرات هسته ای هفته آینده آماده می کند، به اجبار در همان روز نماز جمعه به صحنه آمد و خواستار اجماع داخلی برای تقویت موضع جمهوری اسلامی در طول مذاکرات هسته ای و خنثی کردن فشار تحریمها شد. وزیر خارجه رژیم در عین حال با اعلام این موضوع که بسته پیشنهادی قبلی توسط 5+1 مربوط به تاریخ است و غرب باید پیشنهادهای سخاوتمندانه تری را عرضه کند، دست بستگی خود و نظرات خامنه ای را مطرح کرد. این در حالی است که سیاست لبخند روحانی-ظریف در سازمان ملل از سوی مشوقان سیاست مماشات به معنای عقب نشینی رژیم ترجمه شده بود.
با در نظر گرفتن تمامی تناقضات ذکر شده، و انتظار سیاستمداران و کارشناسان غربی مبنی بر اقدام عملی جمهوری اسلامی در شفاف سازی برنامه مخفی هسته ای خود، انتظار گشایش و آب شدن یخ موجود میان رژیم و جامعه جهانی که رژیم حاکم بر ایران مسئول مستقیم آنست، علیرغم تلاش و خواست محافل مماشات، بیش از پیش غیر واقعی و دور از دست رس به نظر می رسد.
کیوان کابلی 11 اکتبر 2013