تشدید بحران اکولوژیک در ایران هسته ای تحت حاکمیت رژیم آخوندی

3/13/2007

بنابر تجربیات دانش هسته ای و اکولوژیکی، مواد اتمی و رادیوآکتیو بدلایل خصوصیات ویژه شکاف پذیری پی در پی و تکثیر اشعه های ساطع شده (آلفا، بتا و گاما) ناشی از اورانیوم و همچنین بلحاظ درجه عظیم سمیت، تحرک و پایداری ضایعات آنها در محیط زیست و بر روی انسان در مقایسه با سایر مواد زائد و آلایندهای زیست محیطی چون زباله ها و غیره بی نهایت غیرقابل کنترل و خطرناکترند. برای اینکه بتوان مخاطرات عظیم چرخه رادیوآکتیو طبیعی اورانیوم و مواد سوختی هسته ای را حدودی تجسم کرد، امروزه تحقیقات فیزیک اتمی در کشورهای پیشرفته غربی و همچنین تجربیات بدست آمده از وقایع بمباران اتمی هیروشیما و انفجار نیروگاه اتمی برق چرنوبیل نشان می دهند، که اگر مقدار – حتی ناچیز- یک گرم اورانیوم غنی شده به طبیعت و محیط زیست زندگی انسان سرایت و وارد گردد، بطور یقین چهار میلیون سال طول خواهد کشید، که وزن یک گرم اورانیوم و تشعشعات و آلودگیهای همه جانبه و سرطانزای ناشی از آن بالاخره به حد نصف و یا به حد صفر برسد. بنا بر آن باید حجم هزاران و میلیونی مواد و زباله های هسته ای را در نظر بگیریم که چه زمانی به طول خواهد انجامید تا اینکه وزنشان، آلودگیها و خطرات زنجیره ای آنها به درجه نصف برسند. البته درباره راههای بالقوه امکان انتشار مواد اتمی بدلایل خطای بشری و عدم رعایت کامل و مطمئن قوانین هسته ای در مدیریت و کنترل مواد اتمی، و یا تخریب تاسیسات نیروگاههای اتمی بر اثر بروز بلایای طبیعی چون زلزله و یا بر اثر راههای فیزیکی و شیمیایی و دیگر مثل خطر حمله های هوایی به رآکتورها در جنگ و انتقال مواد اورانیوم و گرد و غبارهای اتمی به محیط زیست و انسانها، اساسا جای هیچ شک و شبه ای وجود ندارد. و در واقع این همان خطر بزرگی است که مسائل محیط زیست و اتمی به موضوع حاد جهانی تبدیل شده است. و درست بهمین دلایل فوق نیز در یک ایران هسته ای تحت حاکمیت رژیم عقب افتاده و جنگ طلب آخوندی که نیروگاههای انرژی اتمی و یا سلاحهای کشتار جمعی و ویرانگر بمب هسته ای آن در اختیارات کامل ملایان بنیادگرای تهران باشد، پیوسته سلامت جان و مال مردم و منابع محیط زیست ایران و همچنین صلح و امنیت در منطقه و جهانیان را تهدید می کند.

امروزه به اثبات رسیده است که رژیم جمهوری اسلامی در طول دو دهه گذشته بدور از چشم مردم و با بی توجهی کامل نسبت به خطر انتشار آلودگی و نشت مواد سمی اتمی به محیط زیست، به فعالیتهای سری و گوناگون غنی سازی اورانیوم در ایران پرداخته و ادامه می دهد. مضاف بر آن روند کنونی اوضاع فرسايش و انهدام منابع اكولوژيك و تاراج ذخاير نفت و گاز در حاكميت ملایان به گونه اي است كه پيامدهاي زيانبار آن، خواه ناخواه راه توسعه پایدار و سازندگي مدرن مورد نياز جامعه ايران، برای نسلهای آینده را نيز شدیدا محدود و مختل مي كند.

بر اساس تجزيه و تحليل شواهد و گزارشات مندرج از درون روزنامه هاي داخل و خارج كشور، در شرایط کنونی بیلان مشكلات زنجيره اي موجود در زمينه هاي محيط زيست در جمهوري اسلامي در ايران عبارتند از:

الف- ضايعات محيط زيست شهری و انسانی

– آلودگي هوا ناشي از وسائل نقليه، صنايع و كارگاههاي كوچك و سنتي و همچنین فعالیتها و زندگی انسانی (بنابر گزارشات دولتی،بر اساس انباشت و غلظت آلاینده های هوا و گازهای گلخانه ای در اتمسفر هوای تهران و شهرهای بزرگ، متوسط دمای آب و هوا و زمین بطور مثال در شهر تهران 5/1 درجه سانتیگراد در دو دهه اخیر افزایش پیدا کرده و فصول تابستان کوتاه تر و گرمتر شده است)
– آلودگي و قحطي آب، قطع و يا جيره بندي مستمر آب آشاميدني در شهرها
– آلودگي ناهنجار سر و صدا ( صوتي)
– كمبود شرايط و امكانات لازم خدمات شهري همسو و همگام با افزايش سرسام آور جمعيت و حجم بسيار فشرده و متراكم زندگي در شهرها
– گسترش بي رويه شهرها و ساخت و سازهاي غير مهندسي، بدون در نظر گرفتن استانداردهاي مقاومت در برابر زلزله با علم به اينكه 24 شهر بزرگ ايران و بخصوص شهر 15 ميليوني تهران بر روي نقشه مناطق زلزله خيز با خطر دائمي زياد قرار دارد
– كمبود و گراني مسكن، ايجاد روزافزون مناطق حاشيه نشيني در شهرهاي بزرگ بطور نمونه تهران
– نبود امكانات مناسب كاناليزاسيون براي جمع آوري، ‌تصفيه و دفع اصولي فاضلاب و به هدر رفتن ريزش باران و آبهاي جاري سطحي
– نبود شرايط سيستم جمع آوري و تجزيه و تفكيك اصولي و دفع مهندسي مواد زائد جامد شهري ( خانگي، خدماتي، ساختماني، و بيمارستانها)
– كمبود شرايط و امكانات ترميم و سالم سازي شبكه هاي قديمي و فرسوده توزيع و تصفيه آب، و نيز كانالها و فاضلابهاي جاري در شهرها
– كمبود شديد سرانه فضاي سبز ( پايين تر از 5/1 متر مربع براي هر نفر در تهران) وعدم وجود تفريحات روحي و ورزشي سالم و كافي در شهرها بخصوص براي زنان و جوانان
– شرايط محيط زيستي بي ثبات از نظر اجتماعي اقتصادي و سياسي به لحاظ رشد بيكاريهاي آشكار و فرصتهاي شغلي كاذب، فقر عمومي و اقتصادي گسترده (در شرایط کنونی بنا بر آمارهای خود رژیم بیش از 80 درصد از مردم در زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند)، ازدياد و گسترش جرم و جنايت، بزه كاري، رشوه خواري، استعمال مواد مخدر، ايدز و انواع بيماريهاي روحي و جسمي و مسري زيست محيطي وبا و غیره در شرايط ناهنجار كمبود و گراني شديد امكانات درماني و بهداشتي،‌ تداوم تنزل ارزشها و شخصيتهاي انساني، از هم گسستگي بيشتر بنيانهاي خانواده، فرار كودكان و دختران، ازدیاد کودکان خیابانی، فحشا و ديگر مشكلات با تبعات اجتماعي- فرهنگي در جامعه شهري ايران.

ب- ضايعات محيط زيست صنعتي

– آلودگيهاي شديد هوا ناشي از دود و غبارهاي مضر و سمي مصارف سوخت زياد صنايع در محل و مناطق پيرامون موسسه هاي توليدي
– آلودگيهاي آب و كمبود آب و برق رساني مورد احتياج فعاليتهاي صنعتي
– آلودگيهاي خاك و زمين بطرق غير بهداشتي، بصورت دفع و پراكنده كردن زباله ها و پسابها
– آلودگيهاي گوناگون ناشي از عدم ارزيابي مهندسي براي استقرار جايگاه صحيح مراكز توليدي و صنعتي
– شرايط غير استاندارد ماشين آلات توليدي قديمي و مستهلك در بخشهاي مختلف صنايع دولتي، نیمه خصوصی و خصوصي
– نبود امكانات ضروري دفع علمي مواد زائد و پسابها بويژه از نوع خطرناك و سمي توليدي، صنعتي و فعاليتهاي بيمارستاني
– استخراج و استفاده غير موثر منابع طبيعي معدني و انرژي براي انواع توليدات فرآورده هاي صنعتي
– کمبود حمل و نقل عمومی، راه و ترابري و ترافيك نامناسب
– مديريت غير زيست محيطي و سازمان و برنامه هاي كار سنتي و ناكارآمد
– كمبود كارگران و پرسنل آموزش ديده ( تكنيسين و متخصص )، بخصوص اهل فن در جوانب جلوگيري از آلودگي محيط زيست و مسايل مربوط به ايمني محل كار و كارخانه
– اثرات و ضايعات مختلف و بهم پيوسته انساني، اجتماعي و اقتصادي آلودگيهاي دراز مدت محيط زيست صنعتي.

ج- ضايعات محيط زيست طبيعي و مناطق روستايي

– ازدياد جمعيت روستايي: امروزه حدود بيش از 40 درصد مردم ايران در روستاها بسر مي برند كه احتمالا در آينده بطور روز افزون به شهرها مهاجرت خواهند نمود
– نبود شرايط و امكانات لازم براي فعاليت و اشتغال در زمينه هاي كشاورزي، دامپروري و جنگل داري
– مهاجرت از روستاها بدلايل اقتصادي و اجتماعي،‌ بخصوص كوچ اهالي روستاها در حاشيه مناطق كويري- بر اثر گسترش بيابان زايي- و نيز بر اثر قطع و بريدن درختان جنگلها
– تخريب جنگلها، بر اثر آتش سوزيهاي عمومي و مانورهاي پي در پي نظامي در حاشيه و مناطق جنگلها و پارکهای ملی
– حجم زياد و سرازير شده پي در پي و بدون كنترل سيلابها بويژه بدلايل پاك تراشي جنگلها و تخریب مناطق سبز
– نابودي مراتع و مزارع كشاورزي بدلايل كمبود امكانات مناسب دامپروري و چراگاهها
– فرسايش خاك- بر اثر فرآيندهاي شوري و قليايي شدن- و رانش زمين
– استفاده بي رويه و بدون كنترل سموم ضد آفات و كودهاي شيميايي و حيواني براي زمينهاي كشاورزي و مراتع
– كمبود آب و امكانات آب و برق و آبياري لازم كشاورزي
– بهداشت ناكافي و نارسايي هاي كمبود دارو،‌ درمان و تغذيه
– وضعيت گسترده و ناهنجار بيسوادي، شرايط نامناسب كمبود معلم و مدرسه براي سواد آموزي و آموزش در زمينه هاي امور دامپروري، كشاورزي و حفاظت از جنگلها و غيره
– نابودي تالابها، تغيير مسير آبراه و رودخانه ها و دگرگوني شرايط بيوتوپها بدلايل ساخت و ساز و جاده كشيهاي سود جويانه توسط شرکتها و افراد دولتی و نهادهای وابسته رژیم
– مراقبت ناصحيح از شكارگاهها، منابع و آثار طبيعي حفاظت شده پاركهاي ملي و جنگلي و انقراض شديد حيات وحش و منابع مورد نگهداري گياه و بوته هاي استثنايي و غيره

د- ضايعات ويژه محيط زيست شهري صنعتي و طبيعي

– آلودگيهاي مزمن زباله هاي پنهان و اماكن دفع قديمي و متروكه در شهرها همانند محل دفن قديمي و رها گذاشته شده آبعلي در منطقه جنوب شرقي تهران
– اماكن متروكه و تعطيل شده واحدهاي صنعتي و بخش خصوصي و غيره بدون پاكسازي بعدي، بويژه مراكز توليدات شيميايي، آزمايشگاههاي ميكربي و …
– انبارهای تسلیحاتی و ايستگاههاي متروكه نظامي و پادگانهاي تخليه شده
– مراكز و محلهاي جنگ و تراكم وسايل اسقاط، ميليونها مين و مهمات عمل نكرده جنگ در اراضي ايران
– نبود شرایط و امکانات و الزامات معتبر تکنیکی، ایمنی، حقوقی، قانونی، علمی و عملی پرسنل آموزش دیده و با تجربه کافی در زمینه مدیریت صحیح تاسیسات انرژی و دفع مواد اتمی
– زبا له هاي گوناگون و خطرناك فعاليتهاي توليدي و نگهداري سلاحهاي نظامي، شيميايي و بيولوژيكي و از جمله ساخت و سازهاي نيروگاههاي اتمي مانند بوشهر، اصفهان، نطنز و اراك و غیره
– آلودگي شيميايي و افزايش سطح آب درياي خزر
– آلودگي خليج فارس بوسيله پسابهاي صنعتي، ريزش و شستشوي نفت كشتها و پيامدهاي جنگها در گذشته
– رسوب گذاري سنگين و نيز خشك شدن تدريجي رودخانه ها
– نابودي تالابهاي بين المللي و مرگ و مير ماهيها و منابع غذايي و پروتييني آبزيان
– آلودگي مصالح آسبست دار ساختماني و بكارگيري گسترده لوله هاي سرطانزاي آزبستي در شبكه هاي توزيع آب آشاميدني در شهرها
– آلودگی مواد رآدیواکتیو مناطق دارای ذخایر اورانیوم کوه سبلان بدلایل عملیات حفاریهای گسترده استخراج اورانیوم توسط سازمان انرژی اتمی و شرکتهای تاسیسات انرژی خارجی و شیوع و ازدیاد بیماریهای سرطان گوارش و سرطان خون در مناطق زندگی آبریزهای آلوده به رادیواکتیو کوه سبلان (شهرها و روستاهای اردبیل، سراب و مشکین شهر)
– آلودگی رادیواکتیویته رودخانه مرزی ارس و آبریزهای مهم دریای مازندران و مناطق زندگی در استانهای شمالی سواحل خزر
– شیوع بیماریهای آنفلونزای مرغی در تهران و مناطق استان شمال و آذربایجان
– و دهها موارد نگران كننده ديگر كه مهار، ايمن سازي و ترميم ضایعات همه جانبه و خطرناك ناشي از آنان ساليان دراز به طول خواهد انجاميد و ميلياردها دلار خرج بهمراه خواهند داشت.

بنابر مسائل و معضلات ذکر شده در بالا، باید نتیجه گرفت که شرایط کنونی روند افزایش روزافزون آلودگیهای زیستمحیطی و اکولوژیکی در ایران در جمهوری اسلامی به میزانی بحرانی و نگران کننده است که دیگر گنجایش ریسکهای اتمی وخطر نشت و انتشار مواد رادیو اکتیو و غیره را اساسا ندارد. و اجبارا می بایستی در جهت استفاده از پتانسیلها و منابع گوناگون وعظیم موجود انرژیهای پایدار در ایران اقدام کنیم.

افراد و جریاناتی که تاکنون فاجعه ملی اکولوژیک در ایران در جمهوری اسلامی را جدی تلقی نکرده و یا ناآگاهانه و یا بطورعمدی، غنی سازی اورانیوم و فنآوری هسته ای توسط رژیم آخوندی را خواست و حق مردم ایران جلوه می دهند (یعنی خودشان را با رژیم در یکجا قرار می دهند) باید بدانند، که سرزمین ایران در قرن معاصر در سیر تغییر و تحولات کنونی جهانی شدن اقتصاد سرمایه داری بواقع بعنوان یک کشوری با توان و قدرت عظیم منابع اکولوژیکی و منابع سوخت زیرزمینی در سطح ممالک جهان محسوب می گردد. ایران دارای بزرگترین ذخایر سرشار هیدروکربنی است و دومین منابع عظیم گاز طبیعی در کره خاکی در کشور ایران می باشد. گاز بعنوان منبع سوخت تکنولوژی برتر محیط زیستی است که در قرن جاری کشورها ی جهان برای روند پیشرفت و توسعه پایدار و محیط زیست شدیدا به آن نیاز دارند. علاوه بر آن با توجه به مساحت گسترده ایران، تنوع طبیعی و اقلیمی گوناگونی که در سطح وسیع مناطق کشور وجود دارند و موقعیت جغرافیایی سیاسی بسیار حساس و مهمی که کشور ایران قرار دارد، جملگی این امکانات و شرایط واقعا بزرگترین شانس ایرانیان برای ساختن ایرانی آزاد مدرن و اکولوژیک است. بطور یقین اگر یک نظام دموکراتیک و حاکمیت مردمی در ایران برقرار باشد، بطور یقین می توانیم در کنار استفاده موثر از منابع سوخت تجدیدناپذیر، همچنین با بوجودآوردن فرصتهای شغلی جدید و مداوم بخصوص برای زنان و جوانان کشور و به همت و یاری ایرانیان با فرهنگ دیرینه علاقمند به مظاهر طبیعت و محیط زیست و نظرات و همکاریهای سازنده اساتید علمی و کارشناسان دلسوز و همبستگی و تعاون شمار بسیار زیادی از فعالان سیاسی و نیروهای آزادیخواه که در ایران وجود دارند، از امکانات منابع انرژیهای تجدیدشونده، بطور مثال از استفاده انرژی باد، اشعه های خورشیدی، گرمای زیرزمینی و تکنیکهای مرتبط فوزیون هیدروژنی و دیگر در سراسر مناطق کشور ماکزیمم بهره برداری را برای توسعه پایدار و محیط زیست ایران بنماییم. این انرژی سالم منبع بومی دارد و همچنین میتوان بدلایل وفور آن به کشورهای دیگر در جهان نیز صادر نمود. پس بنابراین ادعاهای رژیم جمهوری اسلامی مبنی بر لزوم بسوی انرژی اتمی رفتن، بهانه ای بیش برای دستیابی ملایان تهران به سلاحهای اتمی نیست. بخصوص که طرح و برنامه های انرژی اتمی بدلایل خطرات و پیآمدهای عظیم انسانی و زیست محیطی مواد هسته ای و سرمایه گذاری کلان ملی با ثمربخشی محدود و کوتاه مدت آن، امروزه در جهان موضوعی بسیار کهنه و غیر مترقی شده است و در ایران نیز برنامه ای آینده نگر و صحیح نمی باشد. هم اکنون حتی کشورهای غربی همچون کانادا و آلمان و دیگر قانونا تصمیم گرفته اند که تا سالهای 2020 میلادی از استفاده رآکتورهای اتمی برق برای تامین انرژی کلا صرفنظر کنند.