بر طبق آمارهای موجود، 50 درصد كل صنايع توليدي و كارخانه هاي بزرگ ايران در شهر صنعتي تهران با مساحت بيش از 800 كيلومتر مربع و جمعيتي بالغ بر 14 ميليون نفر ، مستقر بوده و این کارخانجات از جمله با شاخصهاي زير به فعاليتهاي مختلف صنعتي و اقتصادي مشغول هستند:
صنايع ماشين سازي و مونتاژ اتوموبيل، غذايي، توليدات پارچه اي، پلاستيك، رنگ، مبل و چوب، كاغذ سازي، فولاد سازي، فرآورده هاي كاني و غير كاني غير فلزي، صنايع شيميايي گوناگون، سراميك، داروسازي، فرشبافي چرمسازي، سيمان، پالايشگاه و تصويه نفت و صنايع نظامي و غيره.
اکثر صنايع ذكر شده يا در داخل شهر يا در طول جاده تهران كرج، تهران قم و تهران دماوند قرار دارند. این کارخانجات غالبا در مجاورت مناطق مسكوني، روستاها و آبهاي روان جاري كرج و درياچه لتيان مستقر بوده و با ابتدايي ترين شیوه هاي توليدي و با دستگاهايي قديمي و غيراستاندارد و بدون كنترلهاي لازم، به فعاليتهاي صنعتي مختلف مشغول هستند. تنها شمار اندکی از كارخانه هاي بزرگ و كوچك اطراف تهران که تعدادشان از انگشتان دست تجاوز نمی کند، داراي تخليه پسابهاي صنعتي و فيلترهاي استاندارد جذب و تصفيه دود و غبارهاي سمي مي باشند. حتي سياست انتقال صنايع از داخل شهر، به خاطر شرايط نابسامان شهرسازي فعلي و در شرايط فقدان امكانات زيرساختها وخدمات زيست محيطي تا شعاع 130 كيلومتري حومه تهران، بسيار ناموفق بوده است. بطور مثال این پروژه بدلايل عدم اعمال صحيح روشهاي ارزيابي و معيارهاي ناكافي محيط زيست در مكان يابي و انتقال صنايع، و يا هم چنين بخاطر كمبود ساختارهاي اجرايي، اداري، قانوني و فني در زمينه كاربرد موفقيت آميز استانداردهاي صنعتي 14000 در صنايع، كه مرتبا در سالهاي گذشته از طرف وزارتخانه هاي مربوطه و سازمان محيط زيست رژيم دنبال و تبليغ مي شوند، با عدم موفقیت روبرو شده است. بهمين دليل نيز نه تنها بحران محيط زيست شهري تهران با انتقال صنايع به بيرون چاره جويي صحيح نشده اند، بلكه خود بگونه اي به مشكلات جديدتري نيز دامن زده است. تمركز واحدهاي صنعتي در محوطه بيرون شهر و بناچار بيشتر در كنار جاده هاي موجود قابل رفت و آمد ماشين و يا منابع آبي قابل استفاده و در دسترس، بطور مضاعف باعث تمركز آلودگيها بخصوص آلوده تر شدن آبهاي روان جاري رود كرج و درياچه لتيان كه تا 40 درصد آب آشاميدني جمعيت روز افزون تهران را تامين مي كند، گرديده است.
“آلاينده هاي صنعتي و كشاروزي، ساخت و سازهاي فني در حاشيه رودخانه ها و برداشت بي رويه شن و ماسه و آب زمينه مرگ تدريجي (آلودگي) بسياري از رودخانه هاي تهران را فراهم ساخته است. ( روزنامه ايران، 9 خرداد 74)”
پراتيك جمع آوري، بازيابي و دفن زباله هاي صنعتي تهران
در زمینه مجموعه رفتارهاي صنايع، سازمان بازيافت مواد شهرداري و شركتهاي خصوصي فعال در اين زمينه، می توان گفت:
– براي جمع آوري، نگهداري و حمل و نقل آشغالهاي صنعتي و مواد زايد خطرناك در محل توليد كارخانه ها، بطور كلي امكانات لجستيكي، ظروف و مخزنهاي استاندارد و مطمئن جمع آوري مربوط به نوع خصوصيات و تركيبات ( لجن، مابع، جامد گار، قابل احتراق) اين موادها در صنايع وجود ندارند.
-حتي نصب برچسب های هشدار دهنده بين المللي موجود در ايران، بر روي ظروف و مخازن و وسايل حمل و نقل مواد ويژه و خطرناك، مورد دقت و نظارت كارشناسانه قرار نمي گيرند. عموما محتويات مواد زايد بدون توجه به قابلیت اشتعال و يا ميل تركيبي زياد آنان، بدون مقررات و بازرسيهاي خاص غالبا در محلهاي فلزي و پلاستيك سرباز، كهنه و يا صدمه ديده با هم جمع آوري شده و همينطور در محوطه كارخانه ها بدون مراقبت از جهت به خطر افتادن سلامت و ايمني كاركنان در محيط كار و يا بهداشت عمومي نگهداري مي شوند.
-يك سيستم زمانبندي مشخص براي جمع آوري وجود ندارد و اساسا محلی برای دفع زباله هاي صنعتي موجود نیست. البته در ساليان اخير شماری از كارخانه ها و صنايع، كاركنان مخصوصي براي اينكار تعيين نموده اند.
-روشهاي دفع معمول به مصداق شعار همه با هم، مواد زايد صنايع بهمراه محتويات زوايد خانگي و شهري مشابه در محوطه و اطراف كارگاهها و مراكز صنعتي، در كنار جاده ها و محل زندگي محروم ريخته شده و به حال خود رها مي گردند. زباله هاي تلمبار شده، يا سوزانده و يا به درون رودخانه ها ريخته می شوند و يا به نواحي پست زمين هاي اطراف تهران تخليه و تزريق مي گردند.
– امروزه در كشورهاي پيشرفته جهان، ساده ترين مراحل فرايند تصفيه و پاكسازي و بي خطر نمودن اين مواد زايد، بصورت جداسازي دقيق و بهداشتي مواد قابل بازيافتي از مواد زايد خطرناك انجام می شود و سپس این مواد غلیظ، تثبيت و جامد می گردند و در مرحله نهایی بمنظور جلوگيري از نشست و كاهش حجم مواد سمي خطرناك بصورتی کنترل شده و با استانداردهای معتبر سوزانده می شوند. براي اينكار در شهر صنعتي تهران، از نظر اقتصادي يك تاسيسات مركزي تصفيه و كوره زباله سوزي خاص مواد زايد صنايع لازم و ضروري است. در مقایسه با کشورهای پیشرفته، در صنايع ايران مواد زايد قابل بازيافت و قراضه هاي احتمالا آلوده به مواد سمي و شيميايي و قابل استفاده به منظور مصرف براي مقاصد توليدی وغیره، به افراد زباله جمع كن و دلالهاي حرفه اي مواد زايد فروخته مي شوند. البته مواد بازيافت شده از نظر بهداشتي و مكان مصرف محدوديتهاي خاصي دارند و مي بايست در كاري مشخص و تعيين شده مورد استفاده قرار گيرند تا صدمه اي براي محيط زيست از نظر ريخت و پاش و چرخش آلوده گيهاي ثانوي نداشته باشند.
-هایتا تنها درصد بسيار كمي از زباله هاي صنعتي انبار شده در كارخانه ها، توسط خود كارخانه داران و شركتهاي خصوصي اجاره اي و خود شهرداري تهران به قبرستان دفن زباله هاي كهريزك و آبعلي، كه فاقد هرگونه ته بندي و پوشش هاي مكانيكي و صرفا خاك رس و يا اسفالتي و زمينهاي نفوذ پذير هستند، حمل مي گردند و در آن جا نيز بدون هيچ كنترل و ضوابط ايمني ( بطور مثال عدم وجود يك بارنامه و يا سند تشخيص حمل و نقل و يا دفن) تلنبار گشته و- در مواردی استثنايي در سالهاي اخير- در گودالهاي طويل و باريكي موسوم به ترانشه ريخته شده و زير خاك و نخاله هاي باصطلاح بازيافت شده از ضايعات ساختماني، و يا علف هرزه ها به ظاهر چال و پنهان مي گردند. طبق گزارشهای موثق شاهدان عيني در محلهاي دپويي، دود و آتش انفجار زباله هاي قديمي، شهري و صنعتي خطرناك انباشتي بطور مداوم در اطراف كهريزك و آبعلي از فاصله هاي دور هم ديده ميشوند. كف زمين زباله در آبعلي و كهريزك بطور محسوس شيار پيدا كرده و شيرابه هاي سياه و متعفن مسموم تجزيه شده بطرف آبهاي زيرزميني و سطحي و درگوشه كنار خيابانها و روستاهاي اطراف و دپوني سرازير و پراكنده مي شوند.