دكتر كاظم موسوي زاده
بر اساس آمارها، شواهد و گزارشات موثق كارشناسان و مطبوعات در داخل و خارج كشور ميتوان به اوضاع نگران كننده روند رشد و گسترش شتابان آلودگي هاي مفرط زيست محيطي و كاهش و تخريب روزمره توان طبيعي و اكولوژيك سرزمين ايران پي برد، وضعيتي که بدون شک از نتايج حاكميت مخرب جمهوري اسلامي در طول بيست و جهارسال گذشته بر ميهن ماست. اكنون وضعيت به گونه اي است كه اكثر شهرهاي بزرگ و ساكنان ميليوني آنها و در راس همه شهر چهارده ميليوني و صنعتي تهران با انبوهي از مشكلات مزمن و مربوط به هم مانند آلودگي و بيماريهاي پايدار زيست محيطي شهري روبرو است.
در حال حاضر برخي از مهمترين آلودگي ها شامل موارد وعوامل زير هستند:
– پخش و سرايت آلودگي هاي همه جانبه خطرناك و كشنده ناشي از اقدامات پروژه هاي محرمانه هسته اي غني سازي اورانيوم و توليد و بهره برداري از مواد ميكرب ذغال، آنتراكس و باكتريهاي طاعون و وبا و سموم بيماريها در مراكز دانشگاههاي امام حسين، مالك اشتر و تهران و مجتمعات صنعتي در آبعلي و كرج مجاور شهر تهران ( با استناد به مدارك ارائه شده در كنفرانس هاي مطبوعاتي اپوزسيون شوراي ملي مقاومت ايران مندرج در رسانه هاي بين المللي و پيگيري و هشدارهاي آژانس بين المللي انرژي اتمي و غيره.)
– آلودگي آبهاي سطحي و زير زميني و منابع آب آشاميدني، دفع غير بهداشتي و مخلوط شدن فاضلاب و زباله هاي شهري صنعتي و خطرناك بيمارستاني و آلودگي ناشي از اماكن زباله هاي قديمي و پنهان و انبارهاي متروكه صنعتي و نگهداري بدون ضابطه و قانون مواد شيميايي و نمونه هايي از اين قبيل. در اين باره نمونه رائه شده در گزارش زير بسيار تكان دهنده است: (مطالب بين دو خط تا به آخر از نگارنده اين سطور است.)
تاكنون…” وجود انبارهاي مواد شيميايي- گوناگون- در تهران بارها موجب انفجار و آتش سوزي شده و يا به دلايل كنش متقابل مواد بر هم، گازهايي متصاعد مي شوند كه بسيار خطرناك و كشنده است. مكانهاي نگهداري اين مواد كه از طراحي و مهندسي صحيح و ايمني لازم براي ذخيره مواد شيميايي و خطرناك بهره مند نيستند، بدون هيچ گونه- ضابطه و قانون- نظارتي در سطح شهر تهران احداث مي شود. گاز هليوم، آمونياك كلرواسيد كلريدريك از جمله مواد شيميايي خطرناكي هستند كه در اين انبارها نگهداري مي شوند. از آغاز سال 1382 تاكنون شهر تهران شاهد رخداد سه فقره حريق و 12 مورد حادثه مرتبط با مواد شيميايي بوده است. در سال 80 نيز 9 فقره حريق و يك مورد حادثه مربوط به مواد شيميايي در تهران روي داد. از سوي ديگر حمل و نقل و انتقال مواد شيميايي و همچنين انبار كردن و نگهداري اين مواد از هيچ ساختار و قانوني تبعيت نمي كند، زيرا قانوني نيز تا كنون در اين ارتباط وجود ندارد تا انبارداران موظف به رعايت آن باشند. در حال حاضر مواد شيميايي بدون كنترل و بدون در نظر گرفتن قوانين ايمني در شهر تهران حمل، پخش و ذخيره مي شود…مساله مهم ديگر در ارتباط با انبارهاي مواد شيميايي در پايتخت را آلودگي زيست محيطي- خود- اماكن انبارها تشكيل مي دهند كه اساسا فاقد سيسيتم مناسب فاضلاب و كلاهك هاي تصفيه اي هستند و موجب انتشار اين گازها- ي سمي و غبارهاي آلوده بيماريزا- در هواي آسمان تهران مي شوند. محل اصلي تجمع اين انبارهاي در تهران منطقه- پرجمعيت و رفت و آمد- بازار، كوچه عرب ها و خيابان ناصر خسرو است كه ساليان متمادي است مواد مورد نظر در اين منطقه ساخته و توزيع مي شوند. هم اكنون تعداد 250 انبار مواد شيميايي داراي پروانه ساخت و 750 انبار فاقد پروانه ساخت از طرف شهرداري وابسته به وزارت كشور- در شهر تهران وجود دارد. از سال گذشته تا كنون 35 واحد از اين انبارها- بدون مراقبت و پاكسازي- تعطيل شده است كه اينها همه در منطقه ناصر خسرو واقع شده اند ولي تعداد زيادي نيز از محل هاي نگهداري مواد خطرناك و سمي در مناطق مختلف شهر به صورت پنهاني و حتي در ساختمانهاي مسكوني و عمومي قرار دارند… بايد گفت كه به دليل خلاء قانوني سازمان اتش نشاني نسبت به نحوه ساخت و عملكرد و يا تعطيل شدن اين انبارها نظارتي ندارند و در اين باره محدوده عمل آتش نشاني تنها شناسايي و ارجاع موارد تخلف به شهرداري است. رئيس گروه علل حريق و پيشگيري سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني تهران در اين باره مي گويد: به دليل واقع شدن باراندازهاي مواد شيميايي و خطرناك در قلب شهر وقوع هرگونه حادثه اي ممكن مي تواند شهر تهران را تحت الشعاع جدي قرار دهد. مندرج در صلح سبز نشريه داخلي جبهه سبز ايران شماره 26 ارديبهشت 82 صفحه 6.”
– مشكل مضاعف زيست محيطي در مورد وضعيت توسعه و مهندسي شهر سازي.
“با توجه به فشارهاي رشد بي رويه و ازدياد روزمره جمعيت در تهران است كه حداقل هشتاد سال هم اكنون از استاندارهاي در جهان عقب تر است و احتياج به همه جانبه نگري براي حل وضعيت مشكلات تهران بعنوان شهري پايدار مي باشد.”( دكتر بحريني متخصص شهرسازي، رئيس دانشكده محيط زيست تهران، كيهان چاپ لندن 10 اسفند 1379)
– علاوه بر آلودگي هاي مرتبط بهم، شامل آب، خاك، سر و صدا و ارتعاشات، كمبود فضاي سبز و يا موارد نابساماني و ناهنجاريهاي محيط زندگي شهري، شهر تهران با آلودگي شديد هوا و افزايش دماي هوا نيز روبروست. مشكل آلودگي صوتي تهران خود نياز به يک مبحث جداگانه دارد که در آينده نزديک به اين نوع از آلودگي به صورت علمي و بيان دلايل مربوط به آن خواهيم پرداخت.
فاجعه ملي آلودگي هواي تهران
از ديدگاه علمي و اكولوژيكي هواي پاك به كيفيت هوايي گفته مي شود كه عاري از مواد دودزا است. موادي كه مضر به حال انسان و ساير موجودات باشد. (كتاب مهندسي محيط زيست، مجيد عباس پور استاد دانشگاه)
لازم به يادآوري است كه رهاورد برنامه و سياستهاي باصطلاح مبارزه با آلودگي هوا و اجراي مقررات و استاندارهاي تعيين شده هواي پاك از سوي سازمان حفاظت محيط زيست تحت رياست معصومه ابتنكار، گروگانگير سابق و نماينده محمد خاتمي، بگونه اي است كه سالها تهران همچنان مقام اول يا دوم در ميان آلوده ترين هواي شهرهاي دنيا را دارد و شرايط اضطراري آن به حد بحران انفجاري رسيده است. روزنامه همشهري وابسته به شهرداري در تاريخ 11 آبان 76 گزارش داده بود كه اغلب شهرهاي بزرگ و به ويژه تهران با بحران جدي ناشي از آلودگي هوا روبرو هستند. بطوريكه آلودگي هواي تهران به حد انفجار رسيده است. ميزان مواد سمي 10 تا 20 برابر حد مجاز تعيين شده از سوي سازمان بهداشت جهاني است. مردم تهران براي مصون ماندن از اين فاجعه ملي و اثرات آلودگي ماسك مي زنند. (كيهان دي ماه 79)
عوامل آلاينده و ميزان بار آلودگي هواي تهران كدامند؟
روزنامه صداي عدالت شماره 19 (15 ارديبهشت 1380 صفحه 10) با سر تيتر درشت ” تهران، ناله ترافيك و آلودگي هوا” و بنقل از محمد رضا تابش رئيس كميته اقتصادي فني و عمراني كمسيون اصل 90 قانون اساسي مجلس ششم آخوندي 16 آبان 79 در جواب سوال فوق به برخي دلايل اصلي اشاره كرده است.
” در تهران بيش از دو ميليون خودروي فعال وجود دارد كه متوسط عمر آنها 9/15 سال برآورد شده است و بيشترين تعداد آن ها بين 10 تا 22 سال سن دارند و 17 درصدشان روغن سوزي مي نمايند. آلودگي هواي تهران 50 درصد مربوط به خودروهاي قديمي و فرسوده، 25 درصد ناشي از سوخت ناقص خودروهاي توليد مونتاژ داخل و 25 درصد به دليل عدم وجود مهندسي ترافيك شهر تهران است. هزينه استاندارد كردن سوخت ها هم بسيار بالاست- يعني شانس اجراي طرج و پروژه هاي استفاده از سوخت گاز مايع طبيعي و اجراي قوانين رعايت استانداردهاي تعيين شده مربوط به گازهاي خروجي وسايط نقليه با محدوديت هاي جدي عدم بودجه گذاريها و تخصيص اعتبارات مالي مناسب و لازم دولتي در اين رابطه روبروست- صنعت نفت كشور توان توليد روزانه 11 ميليون ليتر بنزين بدون سرب را دارد اما متاسفانه امكانات مصرف آن فقط حدود 4/1 ميليون ليتر در روز است. خودروهاي فعال در تهران طبق نهادهاي زيست محيطي در هر شبانه روز معادل 16 تن ذرات لاستيك، 7 تن ازبست لنت ترمز و 5 تن سرب- سرطانزا- در هواي تهران پخش مي كنند. تنها فقط نيروگاه بعثت، فيروزي، ري و پالايشگاه تهران- يعني اندك صنايع بيشمار تحت اختيارات و اداره دولت خاتمي- بيش از 83 هزار تن آلاينده هاي خطرناك وارد هواي تهران مي كنند و تهران و مناطق حاشيه اي آن را تا كيلومتر-ها- در معرض آلودگي بيش از حد مجاز قرار مي دهند. نيروگاه بعثت، فيروزي، ري و پالايشگاه تهران 2/17 درصد اكسيدهاي ازت آلاينده هاي هواي تهران را تشكيل مي دهند. تركيبات گوگرد منتشره از نيروگاه 30 درصد و تركيبات نيتروژن و از خروجي از پالايشگاه تهران 7 درصد بيش از حد استانداردهاي جهاني در اين زمينه است.” ” بر اساس آمارهاي موجود 46 درصد از مواد زائدي كه توسط واحدهاي صنعتي در محيط پراكنده مي شوند سمي هستند كه بايستي با نصب تجهيزات و فيلترهاي تصفيه مورد نياز و مناسب از انتقال اين مواد در محيط زندگي مردم جلوگيري بعمل آيد.” (روزنامه همشهري، تاريخ 5/10/1375 صفحه 3)
از سوي ديگر در بررسي دقيق ميزان بار و تراكم گازهاي سمي و كشنده فضاي زيستي تهران اين حقيقت را نيز نبايد از نظر دور داشت که اگر گزارشات آمارهاي زيست محيطي صحيح حتي جايي در نظام دولت و نهادهاي ذيربط رژيم موجود باشند، حكم اسناد محرمانه و طبقه بندي شده را دارند و در واقع آنچه که به عرصه مطبوعات مي رسد و در دسترس مردم قرار مي گيرد، سانسور شده است.
” مجموعا روزانه 3 هزار تن منو و دي اكسيد كربن- گازهايي كه از سوخت هاي فسيلي بدست مي آيند و پس از بخار آب دومين گاز گلخانه اي تهديد كننده گرم شدن جو شهر تهران محسوب مي شوند- 450 تن مواد هيدروكربني، 120 تن اكسيدهاي ازت، 30 تن اكسيدهاي گوگرد، 30 تن ذرات معلق گرد و غبار و بيش از 2 تن سرب و ديگر فلزات سنگين- كه در دراز مدت باعث بيماريهاي سرطانزا، قلبي، آلرژيك، ريوي و تنفسي مردم و در جامعه شهري مي گردند- در هواي تهران پخش و انتشار مي يابند، روزنامه همشهري 23 مهر ماه 74.”
اين در حالي است كه از ديربازچه از نظر علمي و چه هشدارهاي كارشناسان، ارگانها و نهادها و سازمانهاي ذيربط دولتي و مسئول مراقبت از كيفيت هواي تهران کاملا با اين مشكلات و با بهم پيوستگي و كنش متقابل عوامل طبيعي و مصنوعي آشنايي داشتند. عوامل طبيعي در ارتباط باجايگاه و موقعيت ويژه جغرافيايي اقليمي وجوي وضعيت خشك گرم، كم باران و كم باد منطقه تهران- بوده كه بر اثر تغييرات جوي بخصوص در فواصل ماههاي سرماي زمستان موجب حالت اينوژن( وارونگي) مي شود و بدينترتيب باعث تراكم و اثرات شديد آلاينده ها در اتمسفر هوا و شهر تهران مي شود.
برخي اثرات و عوارض وخيم مشكل لاينحل آلودگي هواي تهران تحت حاكميت آخوندها
بر اساس استانداردهاي جهاني و كپي شده دراستانداردهاي مقرر هواي پاك سازمان محيط زيست- بنظر مي رسد با شرايط و الزامات موقعيت و جايگاه حاد جغرافيايي و آب و هوايي شهر تهران همخواني دارد- آلودگي هواي تهران نبايد بيش از يكبار در سال به حد ناسالم برسد. اما بنابر اضهارات و اقرارات مهندس ابوالحسني مدير عامل شركت كنترل كيفيت هواي تهران در هفته هاي اخير ” در سال 1381 بيش از 125 روز هواي تهران در حد ناسالم قرار داشته و حتي تا مرز شرايط خطرناك نيز پيشرفت كرده است. و همينطور در 40 روز اول سال 82- كه در روزهاي بهار حالت خفگي هواي تهران نامحتمل است- اين اتفاق بيش از 5 بار در تهران آنهم با وجود شرايط مساعد جوي و ناپايداريهاي موثر به صورت بارندگي و وزش باد رخ داده است.” ( كيهان لندن، 1 مرداد 82)
فاكتهاي رسمي ارائه شده و مشخص دلالت بر اين واقعيت دارد كه مشكل مزمن آلودگي هوا در دولت خاتمي نه تنها چاره جويي اساسي نشده بلكه روند آن افزايش يافته است. و دراين زمينه ” اگر به -معضلات شناخته شده- به اصطلاح سوخت و فن آوري خودروها، توسعه حمل و نقل عمومي و معاينه فني در تهران بطور جدي توجه و برخورد گردد -گرديده بود- سالانه از مرگ و مير 4600 نفر به لحاظ آلودگي هوا كاسته مي شد.” (مدير عامل شركت كنترل كيفيت هواي تهران، مندرج در همشهري 24 آبان 79)
عليرغم اخطارهاي مداوم سازمان كنترل كيفيت هوا، تعداد قربانيان ناشي از عوامل آلودگي هوا و ترافيك سالانه همچنان رو به افزايش است.
“بجز آلودگي هواي تهران كه تاكنون بيش از 9 هزار نفر را كشته است، 17 هزار كشته نيز به خاطر تصادفات ترافيكي در تهران آمارگيري شده است.” (صرافين، كارشناس در امور حمل و نقل و ترافيك)
در اينجا از ذكر و ضعيت، چگونگي ،آمار و ميزان شيوع بي اندازه مسموميت و بيماريهاي گوناگئن آلودگي هوا در سطح گسترده بر كودكان و سالخوردگان در اين ساليان صرفنظر کرده و آن را به زماني ديگر موکول مي کنم.
صداي زنگ خطر گرمتر شدن دماي هواي تهران
بنا براظهار رئيس سازمان هواشناسي كشور، “در كشور ايران هوا در دو سه دهه اخير با شدتي بي سابقه و باور نكردني رو به گرمي رفته است. متوسط دماي شهر تهران در سي سال گذشته – كه البته بيش از 24 سال آن تحت حاكميت شوم آخوندها بوده است) 5/1 درجه گرمتر شده است.” ( علي محمد نوريان روزنامه همشهري 8/2/1380). به نظر مي رسد از جمله كم آب تر شدن ايران- تهران- بيش از آنكه نتيجه كم شدن بارش و يا خشكسالي هاي متناوب باشد، نتيجه گرم تر شدن زمين است. (فصلنامه صلح سبز،سال سوم شماره يازدهم و دوازدهم سال 1381 صفحه 19)
البته بر اساس تحقيقات و مشاهدات محققان مختلف در چند سال اخير معضل گرم شدن دماي هوا در كشورهاي جهان ناشي از رشد روز افزون گاز دي اكسيد كربن بلحاظ استفاده از سوخت هاي فسيلي گوناگون مشكلي شناخته شده است كه اثرات و عواقب آسيبهاي آن براي جوامع انساني، زيست بوم ها، گونه ها و غيره بسيار نگران كننده مي باشد.
اما بايد در نظر داشت كه سياستهاي عدم چاره جويي، ندانم كاري و غيرعلمي رژيم حاکم در زمينه هاي انرژي، محيط زيست و…، روزانه 3 هزار تن آلاينده هاي اكسيد كربن و غيره به اتمسفر تهران اضافه نموده است که بطور مشخص در گرم شدن دماي هوا و زمين و افزايش اثرات گلخانه اي موثر بوده است. بطور مثال بنابر گزارش همشهري 5 مهر ماه 78 ” در بسياري از مناطق- بخصوص مركزي- و پرترافيك شهر تهران غلظت گازهاي اكسيد كربن به 120 پي پي ام مي رسد. در حاليكه استانداردهاي بين المللي در مورد گاز منو اكسيد كربن تا 9 پي پي ام مجاز شمرده مي شود.”
بررسي وضعيت ميزان تراكم آلايانده هاي اكسيد كربن و دود و دم و گازهاي گوناگون در ايجاد مداوم آلودگي هواي ازن كه شهر تهران در نزديك به دو سوم روزها در سالهاي اخير با اين مشكل روبرو بوده است- حاكي از اين واقعيت است كه فضاي زيستي تهران 125 بار اضافه بر حد استانداردهاي سازمان بهداشت جهاني آلوده مي باشد. از نظر علمي، اكولوژيكي و آرولوگي، ادامه آثار و عواقب آسيب هاي يك چنين وضعيتي در بلند مدت چيست؟
بدينترتيب” گرم تر شدن پيوسته هوا در چند سال اخير بطوريكه در تهران- در روزهاي بهاري- مثلا در روز 25 ارديبهشت 80، دما به 36 درجه رسيد كه در آمارهاي سال پيش از آن بي سابقه بوده است. (گزارش روابط عمومي شركت آب و فاضلاب استان تهران، همشهري 27/2/1380) زنگ خطري است كه براي همه مردم ايران و شهروندان- مسكوني شهر 14 ميليوني در شرايط اقليمي و جوي خشك و گرم منطقه تهران- ساده به صدا درآمده است.” (فصلنامه صلح سبز، نشريه جبهه سبز ايران، شماره 11/12 سال 1381، صفحه 23)
در پايان سخن يکبار ديگر لازم به يادآوري است كه براي فايق آمدن بر مشكلات و مصيبتهاي زيست محيطي و اكولوژيكي در ايران كه هر روزابعاد تازه و پيچيده تري بخود مي گيرد،هيچ چاره اي وجود ندارد جز آنکه مردم ايران سر منشاء اصلي و سياسي بروز اين قبيل دشواريها يعني رژيم جمهوري اسلامي را هر چه زودتر ريشه كن كنند. به اميد آنروز.
16 مرداد 1382