فاجعه زلزله 8.9درجه ای در مقیاس ریشتر و سونامی متعاقب آن در ژاپن تنها به کشته شدگان، زخمی ها و آوارگان ختم نشد.انفجار دومین نیروگاه اتمی این کشور در روز یکشنبه 13مارس 2011، زنگهای خطر را در سراسر جهان بصدا درآورد.احتمال انفجار در نیروگاههای دیگر و نشت مواد رادیواکتیو به محیط زیست هنوز در چشم انداز است و متخصصان امور اتمی و سیاستمداران جهان با نگرانی وقایع جاری در ژاپن را دنبال می کنند.اشپیگل در روز 14مارس 2011نوشت، تاثیر آنچه که در ژاپن روی داد می توانند در سراسر جهان با واقعه 11سپتامبر 2001برابری کند.کشور سویس ادامه پروژه اتمی خود را مورد بازبینی قرار می دهد و مطبوعات اکثر کشورهای اروپایی بر روی این موضوع به مباحثه می پردازند که آیا کشورهای اروپایی باید رآکتورهای خود را از دور خارج کنند یا نه.
خبرها و موضوع فاجعه اتمی در کشور ژاپن و بحثها و جدلهای مربوط به این واقعه در سراسر جهان تنها مربوط به استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی است.در این میان جمهوری اسلامی که بنا بر شواهد و گزارشات مختلف آژانس جهانی انرژی اتمی بدنبال مصارف نظامی از انرژی هسته است، هوادارانی در خارج از رژیم و میان تعدادی از روشنفکران دارد که فریب این باصطلاح پروژه ملی به عنوان غرور ملی را خورده اند.اصلاح طلبان حکومتی نیز بارها و بارها از رقبای خود در جناج حاکم نیز پیشی گرفته اند و هرگونه سازش بر روی پروژه ملی اتمی!با جهان غرب را توسط محمود احمدی نژاد محکوم کرده اند.حتی خانم شیرین عبادی نیز در مقاله ای مشترک با محمد سهیمی (اینترنشنان هرالد تریبیون)از پروژه اتمی رژیم به عنوان خواست اکثریت مردم ایران نام برده است.برخی از افراد نیز با این توجیه که چرا اسرائیل و پاکستان باید نیروگاه اتمی داشته باشند و ما نه، به درون چاه “حق مسلم ما”ی رژیم افتاده و تا گلو در آن فرو رفته اند.
حقیقت اما نشان می دهد که کشوری مانند ژاپن با تکنولوژی فوق پیشرفته در امور ایمنی هسته ای اکنون مردم خود و منطقه و شاید کلیت جهان را پس از زلزله ای مهیب در معرض خطر قرار داده است.این فاجعه ممکن است در دیگر کشورهای پیشرفته جهان نیز روی دهد.رژیم عقب مانده جمهوری اسلامی که تاکنون نشان داده است به هیچ چیز به جز منافع تعداد قلیلی از سردامداران حکومت فکر نمی کند و آنچه که کمترین ارزش و اهمیت در سیستم مذهبی حاکم دارد، جان انسانهاست، به سرعت در پی دستیابی به تکنولوژی اتمی است.وقت آنست که همگان به صراحت و آشکارا در مقابل ماجراجویی هسته ای جمهوری اسلامی که برای ایجاد فاجعه زیست محیطی و انسانی به زلزله احتیاجی ندارد، بایستند.آنانیکه تحت عنوان روشنفکری و غرور ملی نیز تاکنون از پروژه هسته ای دیکتاتوری مذهبی حاکم دفاع کرده اند، باید مواضع گذتشه خود را تصحیح کرده و همگام با همه طرفداران صلح و محیط زیست و مخالفان واقعی جمهوری اسلامی یکصدا خواهان توقف این پروژه ضد ملی و زیست محیطی شوند.تجربه نشان داده است که برای جلوگیری از دستیابی به تکنولوژی هسته ای، رژیم جمهوری اسلامی باید در تمامیت خود تغییر کند.به امید زندگی در جهانی عاری از تسلیحات و تهدیدات هسته ای.