گزارش یکی از اعضای حزب سبزهای ایران از تهران
در سرزمین خشک و نیمه خشکی همچون ایران، بارندگیهای موسمی شدید در دمای بالای تابستان قاعدتا میبایست نعمتی بزرگ برای استفاده در حوزههای کشاورزی و ذخیره منابع زیر زمینی و سطحی در کشور تلقی شود اما در مقابل طی روز های اخیر بدنبال وقوع بارندگیهای شدید و ایجاد سیلاب، همگان شاهد خرابی های گسترده و و قربانی شدن شماری از هموطنان در مناطق تهران و جنوب و شرق و شمال ایران بودهاند. سیلابهای روزهای گذشته، همچون موارد دهشتناک سالهای گذشته در ماسوله گیلان، بازفت در استان چهار محال بختیاری، نکا مازندران و در استانهای گلستان، خراسان، سمنان را باید در ارتباط با نتایج ۴۳ سال کارنامه جمهوری اسلامی در ایران ارزیابی کرد که حاصلی بجز آلودگی و تخریب سیستماتیک محیط زیست شهری و منابع طبیعی در پی نداشته است.
بهم خوردن تعادل اکولوژیک میان آب و خاک و گیاه همواره منتج به جاری شدن سیلابهای سنگین میشود که آسیبهای ناشی از آن را هموار مینمایند. در این میان می توان بدلایل مهم زیر اشاره کرد:
تاراج و تخریب و نابودگی جنگلها و پوشش گیاهی طی چند دهه که به افزایش فرسایش خاک و رانش زمین انجامیده است. همچنین به مورد فوق باید تغییر آبراه ها و بستر رودخانه ها و تالابها جهت احداث راه و شهرکها و سدها را نیز افزود. حضور شمار میلیونی دام در پهنه های جنگلی و چرای بر رویه به بیابان زایی و گسترش کویرها انجامیده است. علاوه بر آن عدم لایروبی رسوبات، فاضلابها و زباله ها در کف جریانات و آبهای رونده و کمبود و قدیمی بودن سیستم تجهیزات جمع آوری آب و فاضلاب شهری، از جمله سبب آبگرفتگی و طغیان آب رودها و سیل و خرابی در مناطق حاشیه رودخانه ها و مسکونی کشور بودهاند.
بطور مثال در واقعه سیل اخیر در مناطق امامزاده داود و دماوند در استان تهران نباید از تاثیرات مخرب و دراز مدت زیست محیطی پروژه جاده سازی “آزاد راه تهران-شمال” متعلق به شرکتها و زیر مجموعه های چپاولگر بنیاد مستضعفان و سپاه پاسداران غافل بود که بی تردید بدون در نظرگرفتن ملاحظات و الزامات فنی و اکولوژیکی دقیق و کارشناسانه همگون با ضروریات منطقه حساس البرز طراحی و اجرا گردیده است.
از دیگر عوامل بسیار مهم در تخریب محیط زیست بطور اعم و ایجاد سیلابها بطور اخص، می توان به بی کفایتی و تعدد و اختلافات مراکز فاسد قدرت و دخیل در امور طبیعی و زیست محیطی، همچون وزارت کشور و نیرو، سازمان محیط زیست، وزارت کشاورزی و سازمان جنگلها و مراتع و نهادها و ایادی امام جمعه های سودجو و شریک در روند تخریبها در مناطق مختلف اشاره کرد. علاوه بر اینها عدم سرمایه گذاریهای کلان ملی از جمله در زمینه راه اندازی سیستم علمی مدیریت بحران برای کنترل و کمک رسانی بموقع در موارد وقایع غیر مترقبه طبیعی، بطور مستقیم به تشدید تخریبها و ضایعات زیست محیطی در زمان بارندگیهای شدید و سیلاب در مناطق گوناگون دامن زده است.
بنا بر گزارشات رسیده، تاکنون بیش از 53 نفر کشته و جستجو برای یافتن حداقل 16 مفقود ادامه دارد. شمار قربانیان مداوما در حال افزایش است. تخریب اماکن مسکونی و جادهها و زیر ساختها و شمار فزاینده قربانیان نگران کننده است. در این میان، تلاش امدادهای مردمی با امکانات کم و دستان خالی در برابر نا کارآمدی مدیریت بحران و توسط هلال احمر رژیم بسیار قابل تقدیر است.
در پایان بعنوان یک فعال محیط زیست در تهران و عضو حزب سبزهای ایران مراتب همدری و تسلیت خود و دوستانم را به خانواده قربانیان سیلابها در استانهای تهران، فارس، سیستان و بلوچستان و شمال و همچنین شهرهای کرمان و یزد صمیمانه ابراز می دارم. همه این مصائب محیط زیستی از نوع نگرش و رفتار و اقدامات حاکمیت جمهوری اسلامی حاصل میگردد. خواهشمندم که بطور مستقل به کمک سیل زدگان و بازماندگان قربانیان بشتابیم.