قسمت دوم از گفتگو با دکتر کاظم موسوي زاده، مسئول بخش محيط زيست حزب سبزهاي ايران
آرش شمس: چرا ايران به يك حزب سبز نيار داشت؟ و در همين رابطه تاثيرات مختلفي كه حزب سبز در زندگي مردم و آينده ايران دارد را توضيح دهيد.
كاظم موسوي زاده: اين سوال شما بسيار مهم است و براي پاسخ مناسب به آن طبيعتا مي بايست به تمامي جزئيات مطالعات گسترده تاريخي مبارزات و علمي اكولوژيكي خودمان در ايران و هم چنين در سطح بين المللي اشاره شود كه فكر مي كنم در محدوده وقت كم گفتگوي ما اساسا امكانپذير نباشد.
اما مي توان بطور خلاصه و سربسته در اين باره مطالبي عنوان كرد. جهت تاسيس و فعاليت حزب سبزهاي ايران سه مقوله عمده بترتيب مورد بررسي تجزيه و تحليل دقيق و كارشناسانه قرار گرفتند.
اول، تعيين وضعيت جنبش مبارزات سياسي آزاديخواهي و مشكلات و مسايل مضاعف جاري و فزاينده زيست محيطي و اكولوژيك در ايران و هم چنين موضوعات حاد روز محيط زيست در سطح جهاني.
دوم، تعيين وضعيت مطلوب بر اساس داده ها و يافته ها، مشكلات و اصول و قانونمنديهاي موجود در مبارزات بر عليه ديكتاتوري مذهبي کنوني جهت برقراري يك نظام ملي و دموكراتيك سكولار و توسعه گرا در ايران.
سوم، اتخاذ يك راهگشاي مبارزاتي سازمان يافته و معطوف به آينده بمنظور مداخله جدي براي پيشبرد هر چه سريع و صحيح خواست سرنگوني رژيم آخوندي بدست مردم و همبستگي نيروهاي مترقي اپوزسيون و مخالفين واقعي رژيم و همچنين سمت و سو دادن تحولات آتيه به سود پيشرفت و رفاه واقعي زندگي مردم و توسعه مترقي همه جانبه و پايدار در ايران.
بدينترتيب تاسيس حزب سبزهاي ايران هم از نقطه نظر مقتضيات شرايط مبارزات جنبش آزاديخواهي و در تلفيق لازم آن با امور و مسايل اكولوژيك، و هم به لحاظ افزايش آشكار آگاهيها و مبارزات زيست محيطي پايگاه اجتماعي در ساليان اخير موجه گشته و نيز بدلايل تئوري و زمينه اي علمي و عملي موجود اجتناب ناپذير بوده است.
حتي از اينها گذشته در عصر جهان امروز تلاش در جهت ايجاد و پيشرفت انديشه و حركت اكولوژيک- سياسي اجتماعي در ايران، امري است عقلاني بر اساس قانون و يافته علوم مرتبط روز و همچنين بر مبناي اصول و ارزشهاي مندرج در منشور اعلاميه جهاني حقوق بشر، كه تحقق آن در كشوري با اهميت اكولوژيك ايران از ديرباز مي بايستي عملي مي گرديد. يعني مي خواهم بگويم كه جنبش حزب سبزهاي ايران را نمي بايست كپي برداري محض از تاريخچه فعاليتها و يا احزاب و گروههاي سبز در جهان توسعه يافته و سرمايه داري بحساب آورد. ديدگاه و سياست اكولوژيك فارغ از هر گونه ارزش گذاريهاي اخلاقي، مذهبي و ايدئولوژيكي است و براي توضيح بدلايل فراطبقاتي، فراملي و فرا اسطوره اي بودن آن احتياج به جنبش هاي تاريخي طبقاتي كارگري و ….در ايران هم ندارد.
اما با اين مقدمه اجازه بدهيد كه مهمترين دلايل ضرورت تشكيل حزب سبزهاي ايران را بطور بازتر ذكر كنم:
الف: جهت برخورد نظري و عملي جدي صحيح و سازمان يافته براي مقابله با مشكلات و مسايل بهم پيوسته ديناميك آلودگي و تخريب فزاينده محيط زيست و اتلاف گسترده منابع طبيعي و ذخاير ملي تحت حاكميت آخوندها كه هر گونه توسعه اي را در آينده نيز محدود مي كند. هم چنين بمنظور كاناليزه كردن پتانسيلها و استعدادها و جنبشهاي اعتراضاتي زيست محيطي مردمي و نيروهاي زيست محيطي غير دولتي، غير وابسته به رژيم و نيز جهت آمادگي بسيج و مشاركت عمومي بعد از سرنگوني براي ترميم بهره برداري و حفظ محيط زيست و سرمايه هاي ملي در راستاي توسعه همه جانبه مترقي و پايدار كشور.
ب: ابجاد جبهه مبارزاتي نوين، داخلي و بين المللي، جهت امكانات و شرايط تاثير گذاري مثبت در راستاي ارتقاي سطح خواسته ها و مطالبات دموكراتيك مردم و كيفيت مبارزات جنبش آزاديخواهي و دموكراتيك براي برقراري حاكميت دموكراسي و مردمي سكولار با مشخصه بارز اكولوژيك در ايران.
ج: جهت پاسخگويي صحيح و منطبق با سطح انتظارات، نيازهاي و مطالبات واقعي و همه جانبه مردم و بخصوص خواسته هاي مدرن گوناگون نسل جوان امروز ايران.
احتياج به گفتن ندارد كه بدلايل شرايط گروه جمعيت بالاي نسل جوان، تاثيرات تغيير و تحولات دنياي کنوني (داخلي، منطقه اي و جهاني) و امكانات دسترسي به ارتباطات ماهواره اي اخبار و اطلاعات الكترونيكي- اينترنت- و دانش و علوم گوناگون روز، نيروها و نظرات گوناگون جديد و خواستهاي سياسي و مطالبات متنوع مدرني در جامعه ايران بوجود آمده اند كه بسياري از اين خواسته ها خواه يا ناخواه با امور و مسايل زيست محيطي و اكولوژيك در ايران و همچنين در جهان رابطه مستقيم و تنگاتنگ دارند. بنابراين لازم بود كه پتانسيل رشد يابنده موجود بطور خاص بوسيله يک حزب مترقي سياسي دموکراتيک و اکولوژيک منطبق با ساختارها و برنامه هاي مدرن و معطوف به آينده و سازماندهي مفيد و اصولي همراه گردد. و اما شما در باره موارد تاثيرات حزب سبزهاي ايران پرسديد.
از نظر مبارزاتي در شرايط فعلي فعاليت هاي سياسي و فرهنگي حزب سبزها ماهيتا فراگردي عام همه جانبه هه گير و بين المللي دارد و در صورت کارهاي ديناميک و دقيق ميتواند شرايط و امکانات همبستگي لازم بين نيروها و شخصيتهاي مترقي اپوزسيون عليه جمهوري اسلامي را تا حدود زيادي فراهم و تقويت کند و در افشا و دگرگوني سياستهاي هر روز پيچيده بين المللي در مورد رژيم نيز نقش مفيد و موثري بازي کند.
اساسا جوهره فرهنگ انديشه و سياست کار اکولوژي و به قول يکي از بانيان اصلي نهضت اکولوژي سياسي اجتماعي در ايران آقاي دکتر کريم قصيم که مسئوليت کمسيون محيط زيست شوراي ملي مقاومت را بعهده دارد، بر اصل احساس مراقبت اصل مسئوليت، اصل اعتدال و اصل احتياط سوار است. و اينکه قابليت هاي انعطاف پذيري و تحول پذيري منطق و سياست اکولوژي که پيوسته در تطبيق و هماهنگي مستمر با تغيير و تحولاتي که در يک جامعه و درجهان در جريان و در حال تکوين است، خواهد توانست به مرور به رشد کيفي ساختارها، ظرفيت ها، ابتکارات و خلاقيتهاي مبارزاتي و علمي و از همه مهمتر در رفتار دموکراتيک و تفاهم سازنده عمومي در جامعه ايران تاثيرات بسيار مثبت بگذارد.
گفتن ندارد که در ايران، مجموعه اي از نقطه نظرات، مرام و مسلک هاي گوناگون نيروهاي سياسي، و يا مليت ها با زبانها اديان و هويت هاي فرهنگي و علايق ديرينه مختلفي در کشور وجود دارند. اما همگي آنها چه بخواهند و يا نخواهند بطور ذاتي و در مساله و زمينه وجود يک شرايط محيط زيست سالم که زير بناي توسعه و پيشرفت زندگي و فعاليتهاي موفقيت آميز سياسي و يا اجتماعي و يا ديگر را تشکيل مي دهد، با يکديگر وجه اشتراک دارند و همکاريهاي عملي دارند. بدين معنا که ديدگاه و عملکردهاي سياست اکولوژي اجتماعي بطور اتو ديناميک و خودجوش در رفتار و تفاهم سياسي دمکراتيک بين انسانها و نزديکي نيروهاي ترقيخواه بر يکديگر تاثير گذاشته و کارساز خواهد بود.
مساله مهم ديگر تعريف و ديدگاه جديدتر اکولوژيک از مسايل جنبش آزاديخواهي است. و اينکه کسب و تعميق آزادي، برقراري حقوق بشر وعدالت اجتماعي، رفع تبعيض جنسي و فرهنگي و زنان و يا تامين و تقسيم عادلانه خدمات ملي اجتماعي علمي و غيره براي پيشرفت صحيح زندگي در ايران چه در يک نظام سرمايه داري و چه سوسياليستي و غيره بطور تنگاتنگ و جدايي ناپذير در گرو منابع ملي و طبيعي موجود در کشور ما است. توجه داريد که حاکميت جمهوري اسلامي در عرض بيست و چهار سال گذشته مسبب روند ناسالم توسعه اقتصادي بر مبناي اتلاف بي رويه، چپاول و استفاده غير عادلانه و ناکارآمد از ذخاير و منابع ملي و طبيعي کشور بوده است. در اين نظام بدلايل مقدار بالاي چپاول و غارتگري منابع ملي از سوي سرمايه داران، آقازاده ها و ثروتمندان و وابسته به رژيم شکاف ميان بهره کشان و توده هاي کم بضاعت و فقير در جامعه بطور روزمره رو به گسترش است و بار فقر و ستم اقتصادي هم بيشتر بر دوش کارگران، زنان و کودکان سنگيني مي کند. و ادامه اين وضعيت نيز بطور مستقيم به عدم تعادلهاي زيست محيطي و تخريب فزاينده محيط زيست و تهديد هر چه بيشتر زندگي مردم در ميهن ما منجر خواهد شد. به همين دلايل نيز هم هست که حزب سبزهاي ايران اولين جنبش سبز در سطح جهان است که در صف اپوزسيون جدي با حاکميت جمهوري اسلامي قرار دارد. ما بنا بر مسئوليتهاي رعايت اصول پايه اي خود، بدلايل وجود نقض شديد حقوق بشر، آپارتايد جنسي، حکم اعدام و شکنجه و وجود زنداني سياسي، پايمال شدن حق و حقوق اقليتهاي مليتي، جنسي، نژادي و مذهبي، صدور جنگ و تروريسم، سانسور شديد مطبوعات و هم چنين تخريب نگران کننده محيط زيست در حاکميت جمهوري اسلامي، هر گونه ديالوگ و همکاريهاي سياسي و فرهنگي با حکومت آخوندي را امري ناپسند و مردود و ضد منافع ملي و فراملي تلقي کرده و آنرا قويا محکوم مي کنيم.
حزب سبزها مقاومت و مرزبندي روشن و قاطع خود را از واقعيتهاي عيني اين رژيم گرفته. واقعيتهايي که تاکنون خود را به عيان نشان داده است. حزب سبزهاي ايران به اين قانونمندي مرحله يي مبارزه يقين دارد که قفل و گره گاه اصلي، سياسي است و اين قفل مانع پيشرفت و توسعه اقتصادي صحيح و مترقي جامعه و مردم ايران در شرايط کنوني است. اين قفل شدگي سياسي همان وجود حاکميت ديکتاتوري مذهبي و سياسي- نظامي ولايت فقيه است. همانطور که تجربه نشان داده اين رژيم با خاتمي و يا بدون خاتمي بدلايل طبيعت و ماهيت اصلي و تغيير ناپذير خود، ضد تجدد گرايي و مدرنيته است و اساسا اصلاح پذير نيست. همانطور که اکنون رشد اعتراضات و شورشهاي گسترده آزاديخواهانه مردم و دانشجويان در شهرهاي ايران نشان مي دهد، دير يا زود اين رژيم سرنگون خواهد شد. خوب برنامه وسياستهاي مشخص و شفاف حزب سبزها هم منطبق با شرايط و خواست هاي سياسي مبارزات مردمي بوده و مي تواند در مقطع کنوني درهمبسته کردن جنبش اجتماعي موثر و کمک کننده باشد.
ديدگاه و روشهاي جامع و همه جانبه عملي وعلمي اکولوژيک سياسي حزب سبزها با استراتژي توسعه موثر و پايدار بطور خاص در جستجو و ارائه نمودن پيشنهاد و راه حل هاي هماهنگ لازم براي مشکلات و مسايل بسيار ريشه اي براي سازندگي در ايران فردا، اعم از سياسي، انساني، فرهنگي اجتماعي، اقتصادي و محيط زيست، متمرکز است. سياست و برنامه هاي توسعه پايدار متکي بر سه اصل اساسي است: فايق آمدن به تنزل کيفيت اقتصادي و محيط زيست با حفظ شرايط فرهنگي و تامين اجتماعي. اجراي يک چنين برنامه هاي سازندگي تنها بر اساس درک و تحقيقات علوم زيست محيطي و ضروريات آموزش تنوع و مستمر عمومي و در بخشهاي گوناگون اقتصادي کشور همراه و امکانپذير خواهد بود. اين امر به يک تحول و دگرگوني مثبت معنوي اخلاقي عقلي علمي و نهادي در جامعه ايران منجر خواهد شد.
يکي از مشکلات مهم و اساسي بعد از رژيم جمهوري اسلامي، رفع سريع مشکل بيکاري و ايجاد و توسعه فرصتهاي شغلي براي زنان و مردان کشور است. در اين زمينه بخصوص در زنجيره هاي توسعه اقتصاد و صنعت، کشاورزي و خدمات وابسته به محيط زيست امکانات فرصت هاي شغلي همواره جديدتر نيز قابل ممکن است. بطور مثال در وهله اول کارهاي آموزشي در بالا بردن سطح دانش و علم همگاني و فن آوري کارگران، کشاورزان توسط بيشماران دانشجويان، تحصيلکردگان فارغ التحصيلان و فرهنگيان و … و يا کارهاي شغلي علمي تحقيقاتي بمنظور ترسيم و بهبود تکنولوژي قديمي ماشينها، طراحي و احداث تاسيسات فني و تخصصي زير بناي ساختماني و تکنيکي جوانب مربوط به اکولوژي در شهرسازي صنعت و کشاروزي و توسعه مناطق روستايي، اقدامات در جهت بهينه کردن و کاربرد موثر مواد خام و اوليه و افزودنيها سوخت و منابع آب ودر بخشهاي اقتصادي، گاز سوز کردن خودرودها و صنايع جهت جلوگيري از آلودگي هوا، ساماندهي مهندسي راهها و سيستمهاي حمل و نقل، برنامه هاي تفکيک و دفع اصولي زباله و فاضلابهاي خانگي، صنعت و بيمارستانها، استفاده صحيح و موثر از مواد دوباره قابل استفاده بازيافتي در بخشهاي گوناگون اقتصاد و صنعت، مطمئن سازي و احياي دوباره اماکن آلوده دفن زباله ها و مراکز تعطيل شده صنعتي، مکانيابي و استقرار صحيح پروژه هاي صنعتي از نظر اکولوژيکي و در قطبهاي صنعتي موجود کشور ( استانهاي تهران، اصفهاي، خراسان، خوزستان، فارس، آذربايجان و مازندران) بازسازي و احياي دوباره جنگلها، پاکسازي منابع آب و همچنين کارهاي بازاريابي و توزيع کالاهاي صنعتي و صدها مشاغل حقوقي خدماتي و بازرگاني و فني مربوطه ديگر که با توجه به وجود نيروي انساني ماهر و متخصص، فرهنگي حقوقي و سياسي و علمي دلسوز به محيط زيست در کشور يقينا قابل ممکن و حصول خواهد بود. باز تکرار مي کنم، سرزمين ايران با مساحت گسترده خود در جغرافياي سياسي و ارزش اقتصادي اکولوژيک فوقع العاده فراوان و مهم بين منطقه خزر و خليج فارس و خساس خاور ميانه قرار دارد. بخصوص داراي ذخاير سرشار هيدروکربني و دومين منابع عظيم گاز طبيعي به عنوان منبع سوخت تکنولوژي برتر محيط زيستي در جهان است. بدين دلايل هم وجود يک حزب مبارز سياسي و دموکراتيک سبز براي پيگيري سياستها و اجراي طرح و برنامه هاي اقتصاد و صنعت اکولوژيک در کشور لازم است. فعاليتهاي ديناميک حزب سبزها بطور يقين تاثيرات منفي سياستهاي سرمايه داري متکي بر صرف افسار گسيخته منابع را در تغيير و تحولات سياسي فرهنگي اجتماعي و اقتصادي آينده در ايران هر چه کمتر خواهد نمود.
حزب سبزهاي ايران بدين باور است که توسعه موثر سياسي دموکراسي مدني و اکولوژيکي در ايران اساسا با سپردن کار مردم بدست خود مردم امکانپذير است. از جمله در اداره و توسعه اقتصادي پايدار و حفظ محيط زيست مناطق زندگي خودشان بلحاظ شناختها، تجارب و هويت فرهنگي و علايق خاص و ديرينه شان نسبت به محيط. يک چنين ديدگاه اکولوژيکي هم مسئله ايجاد امکانات لازم و سياسي خود مختاري مناطق و در ادامه برقراري يک نظام فدراليست در ايران را هر چه بيشتر فراهم و تضمين خواهد نمود.
ضمنا حزب سبزها با سياست هاي فراگردي عام همه جانبه همه گير بين المللي در جامعه ايران، از استقبال فراوان نيروهاي مترقي در کشورهاي جهان به ويژه کشورهاي همسايه و منطقه و همچنين از حمايت هاي گسترده سياستهاي جاري برنامه هاي توسعه پايدار و محيط زيست سازمان ملل براي ممالک در حال توسعه در قرن 21، بنفع پيشرفت مردم در ايران برخوردار خواهد بود.
بنابراين در پايان به عنوان نتيجه گيري بايد بگويم که آغاز پروژه سياسي و فرهنگي حزب سبزها در شرايط سرفصل تاريخ مبارزاتي کنوني و اقدامات و تصميماتي هر چند هم با امکانات و قدرت اجرايي ضعيف در شرايط ديکتاتوري سرکوبگر حاکميت آخوندي در داخل کشور، کاري بود مثبت، تاريخي و آينده دار. اقدامي که نقش راهگشاي تاريخي را در راستاي حفظ زندگي مادي و طبيعي امروز و فرداي ايران و همچنين در ابعاد فراملي ايفا مي کند. در خاتمه بايد عرض کنم که پيشرفت کارهاي همه جانبه و پيچيده حزب سبزها تنها با اراده قوي و انگيزه کار و احساس مسئوليت انساني و تاريخي و همکاريهاي صميمانه و سازنده يکايک ايرانيان علاقمند چه در داخل و چه در خارج از کشور ارتباط و پيوند مستقيم داشته و خواهد داشت.