کنفرانس شورای مرکزی حزب سبزهای ایران در روز شنبه 24 آذر ماه 1386 برگزار گردید. طی این جلسه شورای مرکزی حزب اساسی ترین مسائل سیاسی، اجتماعی و زیست محیطی جاری در مورد ایران، عملکرد و روند حرکت رژیم جمهوری اسلامی ، جلوه های گوناگون سیاست مماشات و تحرکات دستگاه اپیزمنت، گزارش اخیر سازمانهای اطلاعاتی آمریکا موسوم به (ان.آی.ای) و قرارداد بزرگ 22 میلیارد یورویی اتریش با جمهوری اسلامی را مورد بررسی قرار داد و در مورد سیاستهای حزب سبزهای ایران در شرایط کنونی تصمیمات لازم را اتخاذ نمود.
مهمترین موضوعات و تحلیلهای کنفرانس که به اتفاق آراء مورد تایید اعضای شورا قرار گرفت بدین شرح است:
1- جمهوری اسلامی یک رژیم فاشیسم مذهبی است و پیش از هر موضعگیری در مورد هر موضوعی در رابطه با رژیم، ماهیت فاشیستی باید مد نظر قرار گیرد. بر همین اساس خط تئوریزه کردن ماهیت فاشیستی- مذهبی رژیم حاکم بر ایران به زبان ساده و بردن این مفهوم به میان جریانات، اشخاص و احزاب ایرانی و بین المللی در دستور کار قرار گرفت.
2- راه مقابله با این تهدید داخلی، منطقه ای و جهانی فاشیسم مذهبی، ایجاد جبهه ای متشکل از بیشترین تعداد نیروها و شخصیت های ایرانی و بین المللی است. هیولای فاشیسم که در دوران کنونی با تکیه بر ابزار مذهب و اسلام، صلح جهانی را به چالش کشیده است، تنها از طریق همکاری و همیاری نیروهای داخلی و بین المللی قابل شکست دادن است. در مسیر تشکیل جبهه ضد فاشیسم مذهبی باید از هر امکان و حضور هر جریان، دولت و نیرویی که خواستار مقابله با حاکمان تهران باشند، استقبال کرد. هیچ مانعی بر سر حضور هیچ شخص، جریان و نیروی داخلی و بین المللی که در این مسیر با مردم ایران برای سرنگونی فاشیسم مذهبی همراه است، وجود ندارد.
3- در حال حاضر بزرگترین مانع بر سر مقابله موثر با رژیم حاکم بر ایران سیاست مماشات و تحرکات وسیع دستگاه اپیزمنت است. سیاست مماشات فقط مختص به کشورهای خارجی نیست و بسیاری از شخصیتها و جریانهای ایرانی در درون و اطراف این دستگاه فعالند. تشکیل جبهه ضد فاشیسم مذهبی از مسیر مبارزه قاطع، فعال و پروژه مند و با کمک نیروهای مترقی در سطح بین المللی می گذرد. معیار ترقی خواهی در دوران کنونی میزان مبارزه نظری و عملی با فاشیسم مذهبی و دستگاه اپیزمنت، به مثابه بزرگترین حامی فاشیسم است.
فراخوان اعتراض به قرارداد 22 میلیارد یورویی اتریش و اتحادیه اروپا که حزب سبزهای ایران فعالانه در آن شرکت جسته است، یکی از نمونه های چنین پروژه های هدفمندی است که در عین ایجاد فشار بر دستگاه اپیزمنت اتحادیه اروپا و رژیم جمهوری اسلامی، پیش زمینه های تشکیل جبهه ضد فاشیسم مذهبی را با نیروهای مترقی اروپایی محقق می سازد. شرکت در کنفرانس های ضد فاشیستی مانند سمپوزیوم دانشگاه وین و همچنین تحرک در زمینه حضور در کنفرانسهای مشابه توسط اعضای حزب نیز از ابزارهای هموار کردن راه تشکیل جبهه ضد فاشیسم مذهبی است.
به اعتقاد حزب سبزهای ایران ایجاد جنبشهای اعتراضی اجتماعی، آکادمیک، فرهنگی در کشورهای مختلف به همراه نیروهای مترقی این کشورها بر علیه فاشیسم مذهبی، تضمین موثر بودن تحریمهای و قطعنامه های بین المللی بر علیه جمهوری اسلامی است. ایجاد چنین جبنشها و همکاریهای بین المللی از پایین و در سطوح انجمن ها، دانشگاهها و کلوپهای مختلف مترقی خارجی عامل فشار بر دولتهایی است که بدلایل اقتصادی و غیره از شرکت در حرکات هماهنگ بین المللی بر علیه رژیم سرباز می زنند. از سوی دیگر این حرکتهای مشترک تضمینی برای عدم عقب نشینی دولتهایی که با ایجاد فشار در شرایط کنونی موافقند خواهد بود. مردم ایران برای به خاک مالیدن پوزه فاشیسم مذهبی به کمک نیروها و کشورهای مختلف نیاز دارند. این نکته که کشورهای دیگر باید بی طرف باشند و اینکه باید نه به ما و نه به رژیم حاکم بر ایران کمک کنند، انحرافی است. نیروها، احزاب و کشورهای خارجی یا در مسیر سرنگونی فاشیسم مذهبی با مردم ایران هستند و یا با رژیم. در دورانی که فاشیسم به عنوان بزرگترین تهدید جهانی عرض اندام می کند، بی طرفی معنی ندارد و عملا امکان پذیر نیست.
4- حزب سبزهای ایران یکبار دیگر بر خط اصولی دفاع از یهودیان و مردم اسرائیل در مقابل تهدیدهای فاشیستی رژیم جمهوری اسلامی تاکید می کند و در این مسیر از دیگر نیروهای اپوزسیون می خواهد که در دفاع از هرآنکس که مورد تهدید رژیم حاکم قرار می گیرد، منجمله مردم و کشور اسرائیل برخیزند. یهود و اسرائیل ستیزی جمهوری اسلامی یکی از پایه های ایدئولوژیکی رژیم حاکم از بدو تاسیسش بوده و همچنان هست. نادیده گرفتن این پایه ایدئولوژیکی رژیم، یکی از حلقات مفقوده در مبارزات اپوزسیون ایران طی دو دهه اخیر بوده است. این حلقه مفقوده، اپوزسیون ایران را از شرکت در معادلات بین المللی و بهره گیری از این معادلات به نفع مردم ایران محروم ساخته است.
5- گزارش 16 سازمان اطلاعاتی آمریکا در مورد پروژه تسلیحات هسته ای رژیم جمهوری اسلامی در چند هفته گذشته تاثیر بسزایی در کند کردن روند فشار بر رژیم حاکم بر ایران داشته است. این گزارش همچنین خون جدیدی در رگهای دستگاه اپیزمنت و ادامه توجیه سیاست مماشات وارد کرده است. از نظر حزب سبزهای ایران گزارش مذکور که طی این مدت تحلیلها و تفسیرهای متفاوتی در مورد آن ارائه شده است، به هیچ وجه ارزش اطلاعاتی نداشته و تنها باید یا از منظر جدالهای سیاسی در دستگاه سیاسی دولت آمریکا، یا طفره رفتن وزارت خارجه آمریکا از رویارویی با فاشیسم مذهبی و یا رویارویی دو حزب رقیب در انتخابات نوامبر 2008 این کشور ارزیابی شود. بنابراین نقد و بررسی بندهای اطلاعاتی این گزارش که گفته می شود از شنود مسئولان نظامی رژیم و یا هر منبع دیگری بدست آمده باشد، صرفا جاده خاکی و آب در هاون کوبیدن است. آنگونه که قضاوت های سیاسی این گزارش نشان می دهد، هدف از انتشار این گزارش بدون شک انگیزه هایی غیر از یک گزارش اطلاعاتی صرف بوده است. همانگونه که آقای جان بولتون در واشنگتن پست(6 دسامبر 2007) اشاره کرده است، “بسیاری از نویسندگان و تایید کنندگان این گزارش از افراد اطلاعاتی حرفه ای نبوده اند بلکه از کسانی هستند که در پنج یا شس سال گذشته از درون وزارت خارجه آمریکا به دستگاه بوروکراتیک مرکز اطلاعات ملی آمریکا انتقال یافته اند و با ورودشان نظرات نرم خود نسبت به مقاصد هسته ای رژیم ایران با خود به همراه آورده اند و اکنون نظراتی ارائه می دهند که انگار از عالم غیب به آنها رسیده است. اینها (مطالب گزارش) دقیقا نظرات سیاسی است که این افراد قبلا داشته اند و اکنون به مثابه قضاوت اطلاعاتی آنها را انعکاس می دهند.” گفته های آقای بولتون را از این جبنه باید مورد نظر قرار داد که ایشان به عنوان سفیر ایالات متحده در سازمان ملل و همچنین در سمت های گوناگون در دولت آمریکا، دارای اطلاعات بسیاری از نظرگاه ها و جریانات مماشات گر در وزارت خارجه آمریکاست. رد کردن گفته های او صرفا به عنوان یک نئوکان، پایه ای منطقی در بحث طرفداران مماشات و مذاکره با رژیم حاکم بر ایران ندارد.
آقای هنری کیسنجر نیز که بارها به عنوان یک حامی خط مذاکره، نظراتی در مخالفت با نئوکانها ارائه داده است، در همان واشنگتن پست (13 دسامبر 2007) طی مقاله ای با عنوان چرا جاسوسی و سیاست گذاری با یکدیگر نمی توانند عجین شوند ، این گزارش را یک تلاش سیاسی خوانده و ارزشهای اطلاعاتی آن را به زیر سوال برده است. در هر صورت و به هردلیلی، گزارش مذکور نمایانگر این واقعیت است که جمهوری اسلامی فرصتی دیگر یافته است تا ادعای خود مبنی بر مسالمت آمیز بودن پروژه هسته ای خود را به اثبات برساند. این موضوع مستلزم آن است تا رژیم درها را بصورت واقعی بروی آژانس بگشاید و به شفاف سازی بپردازد.
حزب سبزهای ایران اعلام می کند که رژیم جمهوری اسلامی هرگز حتی برای یکروز تلاش خود را برای دستیابی به تسلیحات هسته ای کنار نگذاشته است. اگر سایتی را منهدم کرده است، بلافاصله در جای دیگری به کار خود ادامه داده است. همانگونه که محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران رژیم اعلام کرده بود، دستور دستیابی به تسلیحات هسته ای، از سوی خود خمینی به عنوان بالاترین مرجع مذهبی و بنیانگذار جمهوری اسلامی صادر شده است و این فرامین مذهبی بی تردید برگشت ناپذیر هستند. بر طبق شواهد و مدارک موجود (بسیاری اعلام شده توسط اپوزسیون ایران و برخی توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی) رژیم جمهوری اسلامی از سه طریق غنی سازی اورانیوم، پروژه آب سنگین و لیزری به سرعت به سوی آزمایش اولین بمب اتمی خود در حرکت است. بنابراین علیرغم گزارش غیر واقعی 16 دستگاه اطلاعاتی آمریکا که تنها به منظور دادن فرصتی موقت به رژیم تهیه شده است، تنها اوضاع پیچیده تر می شود. زمانی نه چندان طولانی برای رژیم بدست آمده است. گزینه عقب نشینی واقعی از تسلیحات هسته ای در نهایت به معنای عقب نشینی از غنی سازی خواهد بود و فاشیسم در حال عقب نشینی مضمحل می شود و این بهترین رویکرد برای مردم ایران خواهد بود. اما متاسفانه آنچه که رژیم تهران طی سالیان متمادی از خود نشان داده است، پیشروی و گستاخی هر چه بیشتر، محتمل ترین راهی است که سپاه پاسداران برخواهد گزید و این فرصت در نهایت به ابعاد فاجعه احتمالی خواهد افزود، چرا که رژیم از زمان بدست آمده برای رسیدن به مقاصد اتمی استفاده خواهد کرد.
سفر خانم آنجلیکا بِر از حزب سبزهای آلمان در راس هیاتی از سوی اتحادیه اروپا به ایران و گزارش مفتضحانه و سراسر متناقض وی از دیدارهایش با افراد و مقامات رژیم و عقب نشینی دولت چین برای صدور قطعنامه که درست روز قبل از انتشار گزارش موافقت خود را برای رای مثبت به قطعنامه سوم علیه جمهوری اسلامی، نمونه هایی از تاثیر مخرب گزارش مزبور بر کند شدن روند فشار بر رژیم حاکم بر ایران هستند.
6- حزب سبزهای ایران از مبارزات دانشجویان آزادیخواه در سراسر کشور حمایت می کند و برای آزادی داشنجویان بازداشت شده توسط دستگاه سرکوبگر رژیم در عرصه جهانی در حد توان خواهد کوشید. حزب معتقد است که جنبش دانشجویی همراه با جنبشهای زنان و کارگران باید در پروسه شکل گیری جبهه ضد فاشیسم مذهبی نقشی اساسی ایفا کنند. نگاه به چشم انداز جبهه ضد فاشیسم مذهبی است که می تواند جنبشهای اجتماعی، منجمله جنبش دانشجویی را به پیروزی برساند.
حزب سبزهای ایران
25 آذر 1386